سایا یک قاتل خون آشام ژاپنی است که ماموریت بعدی او در دبیرستانی در یک پایگاه نظامی ایالات متحده در دهه 1960 ژاپن است، جایی که او به عنوان یک دانش آموز ظاهر می شود. او از شمشیر کاتانا/سامورایی برای کشتن خون آشام ها استفاده می کند.

ماجرا مربوط به تلاش برای رسیدن به قدرت ، بین دار و دسته های یاکوزای ژاپن می باشد ، که در حال حاضر به بازی کردن با بازار سهام ، برای به قدرت رسیدن بیشتر می باشند . در این میان دار و دسته سامنو کای ، با با خیانت و تابعیت های همیشه در حال تغییر ، نوسان را در بازار به سود خود می گیرد و ...

داستان بسیار جالب فیلم در مورد یک مرد جوان آفریقایی آمریکایی تَبار می باشد که با دختری آشنا می شود که خانواده اش ملک و املاک دار بزرگ شهر می باشند. مرد جوان قصد ارتباط نزدیکتری با وی دارد و از همین رو همراه با دختر به ویلای آنها می روند و در آنجا زمانی که با خانواده او بیشتر آشنا می شود رویداد های عجیب و ترسناکی را تجربه می کند ...

هنگامی که پدر هدر میسون ناپدید می شود؛ او به داخل یک دنیای موازی عجیب و ترسناک کشیده می شود. دنیایی که جواب تمام کابوس های وحشتناکی که از دوران بچگی همراهش هستند در آنجا نهفته است…

داکو، بوکو چان و ریچارد در جزیره مالت با هم روبرو می شوند.

دو سارق بعد از اینکه دزدی آنها بهم ریخته بود آمبولانس را می دزدند...

نانا و شوتا تزوکا که تازه ازدواج کرده اند به یک آپارتمان نقل مکان می کنند. دو موقعیت متفاوت با سریال درام اتفاق می‌افتد: «اگر شوتا در جلسه ساکنان شرکت کند و ننا نباشد چه؟» و "اگر بازی قتل مبادله ای شروع نشود چه؟"

این داستان افسانه ای در رابطه با روح دختری می باشد که هنگام آتش بازی ظاهر می شود.

موشی ها اولین شکل زندگی پایه های تشکیل دهنده ی جهان مادی اونها برای جهان به منزله ی قلب برای دست هستند اونها فراتر از قیدهای خوب یا بد بودن هستند و می تونند شکل های بیشماری داشته باشند مثل رنگین کمان گیاهان و حتی بیماری ها...این که واقعا موسوشی ها درجهان اطراف ما حضور پررنگی دارند و اکثر مردم اونها را نمیشناسند و این که ما نتونستیم تعریف کاملی درموردشون ارائه بدیم ولی این دلیل نمیشه گینکو دست از تحقیقاتش برداره و تسلیم بشه اون به دنبال درک معنای واقعی زندگی سفر میکنه و در طول مسیر سفرش به مردمی که با موشی ها تماس داشتند یا به خاطر اونها دچار بیماری و مشکل شدند کمک میکنه و درمانشون میکنه و به مسیرش ادامه میده...برای رسیدن به معنای زندگی...

در دنیای تقسیم شده آینده، دو دختر می خواهند دست به کارهای منع شده ای بزنند: انسان می خواهد ویولن بزند و خون آشام می خواهد دنیای وسیع تری را ببیند.