مونک از بازنشستگی خارج می‌شود زیرا عروسی دخترخوانده‌اش به غم‌ تبدیل می‌شود که نامزدش در یک تصادف بانجی جامپینگ جان خود را از دست می‌دهد.

نویسنده موفق و در عین حال گوشه نشین، هرینگتون برای جشنواره سالانه کریسمس به زادگاهش بازمی گردد، جایی که باید برای کنترل آسیب در آنجا با روزنامه نگارش روبرو شود.

برای جشن تولد 50 سالگی ایو، دوستانش قصد دارند او را به بهشت آفتابی پاروس در یونان ببرند. اما به دلیل لغو پرواز، تعطیلات در مقصد بسیار بارانی‌تر برگزار می‌شود: خانه خانوادگی ایو در بریتانی.

هاس یک دختر 18 ساله است که توسط پدرش در روستای غرب میانه بزرگ شده است. وقتی پدرش به طور ناگهانی می میرد، او باید آرزوی او را برای دفن در شهری که در آن متولد شده است، برآورده کند. او در آنجا با مرد جوانی به نام ویل آشنا می‌شود ...

زمانی که مارگوت، دانش‌آموز دوم دانشگاه، با رابرت بزرگ‌تر قرار ملاقات می‌گذارد، متوجه می‌شود که ...

مالوری نویسنده معمایی معروف در رسانه های اجتماعی مرده فرض می شود تا زمانی که برخی از پست های مرموز نشان می دهد که او در واقع زنده است و در حال نوشتن یک رمان جدید است.

پس از اینکه یک شمن او را نفرین می کند، زنی توسط جادوی تاریک کشته می شود و به عنوان یک روح خشمگین که به دنبال پیوستن به نوزاد تازه متولد شده خود است زنده می شود.

در حالی که سالها در سیستم مهاجرت ایرلند گرفتار شده است، آیشا اوگای یک دوستی نزدیک با زندانی سابق را به شدت توسعه می دهد.

گروهی از سیاستمداران و رسانه های بین المللی برای یک شام خصوصی ملاقات می کنند، اما به زودی متوجه می شوند که در دام مرگباری افتاده اند.

پس از اینکه شوهرش در اثر یک حادثه غم انگیز ویران می شود، یک همسر فداکار روی یک پرتره مرموز که شبیه او بود وسواس می کند. اما وقتی شروع به ترسیدن او می کند، او باید تصمیم بگیرد که تسخیر شده است یا در حال از دست دادن ...