داستان چهار کودک ایتالیایی که با قوانین نژادی روبرو هستند و موجی از نفرت که فاشیسم علیه یهودیان ایجاد کرده است.

آنا ، مادر سه فرزند ، چهل سال در گوشه جهنم خود زندگی کرده است. او دختری بی پروا و بدشانس بود ، اما اکنون به زنی سخاوتمند تبدیل شده است ، شاید بیش از حد بردبار. ...

در جنگ جهانی اول ، در کنار مردان با ارتش حیوانات جنگیدند. خال ، گاو ، سگ ، اسب ، خوک ، کبوتر برای جابجایی واحدها و مواد ، ارتباطات و پشتیبانی ...

یک خواهر و برادر در مرز بین آگاهی از عملکرد خود و بیهوشی کامل زندگی می کنند ، تا زمانی که مرتکب گناهی شوند که بازگشتی از آن نیست.

دامیانو و چیکو برادران دوقلو هستند. یکی یک مدیر بی پروا و دیگری یک روحیه آزاد که زندگی خود را به عنوان یک سوارکار بدست می آورد. پدرشان ، چزاره ، آنها را مجبور به تغییر نقش می کند: در ...

ژان والژان ، که سالها به دنبال تخلف جزئی توسط پلیس ناپذیر جاورت دنبال می شد ، تلاش می کند زندگی ای را برای خود و دختر خوانده اش کوزت در میان ...

فیلیشیا ایمپاستاتو ، مادر شجاع پپینو ایمپاستاتو ، پس از مرگ او سعی می کند یاد و خاطره پسرش را زنده نگه دارد.

رابطه ی میان یک جانشین فرمانده و عروس آینده اش ، تازه سربازی و نامزدش ، مورد آزمایشی دشوار قرار میگیرد . زمانی که تفنگدار جوان، موقتا به شهری دور فرستاده میشود ...

دو قانون غیرقانونی: "پزشک" (بود اسپنسر) و ژیرولامو هندی (آمیدو) به روستاییان کمک می کنند تا با یک باند و کلانتر فاسد که طلا را در زیر روستا کشف کرده است ، مبارزه کنند.

الساندرو و آنا به طور اتفاقی یکدیگر را می شناسند. هر دو تاریخ دارند اما لغو شده است. بنابراین سرنوشت آنها را گرد هم می آورد. در آغاز اسکندر آن دختری را تحمل نمی کند که ...