Hornblower و دیگر افسران Renown باید به جامائیکا برگردند تا با دادگاه نظامی و اعدام احتمالی برای اقدامات خود در رهایی از کاپیتان بی‌ثبات خود روبرو شوند.

ستوان هورنبلور و خدمه اش در حالی که دوشس را اسکورت می کنند که اسرار خودش را دارد توسط دشمن دستگیر می شوند.

هوراتیو هورنبلور کار دریایی خود را آغاز می کند، اما یک دشمنی مرگبار با یک همسر نفرت انگیز باعث ایجاد عوارض می شود.

در حالی که ستوان هورنبلور برای معاینه ترفیع خود مطالعه می کند، حواسش به مشکلات جدی تامینی که با خدمه اش مواجه است، پرت می شود.

ستوان هورنبلور و یارانش برای همراهی با تهاجم سلطنت طلبان انقلابی به فرانسه فرستاده می شوند.

اواخر بهار سال 1942. یک جنگ بزرگ میهنی در نوسان کامل به سر میبرد. آلمانی ها عملیاتی را ، برای وارد شدن به راه آهن کیروف و دریای سفید ترتیب میدهند. سربازان اجرا کننده این ماموریت تنها چتربازان معمولی نیستند، بلکه آنها از زبده ترین سربازان ارتش آلمان هستند...

در سال 1943، یک یهودی لهستانی که موفق به فرار از محله یهودی نشین ورشو شد، در حالی که تظاهر به فرانسوی بودن و انتقام گرفتن از نازی ها به روش منحصر به فرد خود می کند، منتظر میزهای رستوران در فرانکفورت است.

در این داستان، یک پسر جوان از اقوام یانیش، گروهی از مردم که در زندگی کنار جاده‌ها و به صورت کولتهای متحرک می‌گردند، تجربه‌ای بسیار سخت و تراژیک را تجربه می‌کند. این پسر به دلیل مشکلات روانی، در یک بیمارستان روانی بستری شده است.

زمانی که حملات پرل هاربر اتفاق می افتد و زن به خاطر قومیتش مجبور به ورود به اردوگاه زندان می شود، عاشقانه پرشور بین یک مرد ایرلندی-آمریکایی و یک زن ژاپنی-آمریکایی تهدید می شود.

گروهی از افراد شجاع جان خودشان را به خطر می اندازند تا از آخرین گوریل های کوهی محافظت کنند...