نود و سومین مراسم جوایز اسکار، توسط آکادمی علوم و هنرهای سینما و به افتخار بهترین فیلم‌های سال 2020، در روز 25 آوریل 2021 میلادی در سالن تئاتر دالبی، هالیوود، لس آنجلس برگزار شد. این مراسم در ایالات متحده از شبکه تلویزیونی شرکت پخش رسانه‌ای آمریکا (اِی‌بی‌سی) به صورت زنده پخش شد...

«دیوید گیل» (اسیپیسی)، رئیس بخش فلسفه ی دانشگاه آستین یکی از اعضای گروهی است که برای الغای مجازات اعدام مبارزه می کنند. اما او خود به اتهام قتل یکی دیگر از فعالان گروه به نام «کنستانس هاراوی» (لینی) دستگیر و محکم به اعدام می شود. در حالی که سرانجام تحقیقات خبرنگاری به نام «بیتسی بلوم» (وینسلت) نشان می دهد که برای «گیل» پاپوش دوخته اند...

"فرانک" (برین) که متولد بروکلین نیویورک است، هم راه خانواده اش به لیمریک ایرلند مهاجرت کرده است. پدرش، "مالاکی" (کارلایل) و مادرش، "آنجلا" (واتسن)، ناتوان از اداره ی خانواده در امریکا، به امید داشتن زندگی بهتر به موطن خود نقل مکان کرده اند. اما زندگی در لیمریک هم به نوبه ی خود دشوار است...

ماجراهای زندگی «اویتا دوارته» (مادونا)، بازیگر فیلم‌های رده ی «ب» آرژانتینی که همسر رئیس جمهور / دیکتاتور کشور، «خوآن پرون» (پرایس) شد و میلیون‌ها آرژانتینی عاشقانه دوستش داشتند، و همینطور خیلی‌ها هم از او متنفر بودند …

ماجرایی درباره یک مرکز بهداشت غیرمعمول ، در اوایل قرن بیستم ، که توسط دکتر کیلوگ بی عاطفه ، اداره میشد ...

زمانی که حملات پرل هاربر اتفاق می افتد و زن به خاطر قومیتش مجبور به ورود به اردوگاه زندان می شود، عاشقانه پرشور بین یک مرد ایرلندی-آمریکایی و یک زن ژاپنی-آمریکایی تهدید می شود.

غریبه ای مرموز به نام «لوییس سایفر» ، از کارآگاه خصوصی، «هری انجل» می خواهد تا مردی به نام «جانی فیوریت» را پیدا کند. اما سرانجام «انجل» می فهمد که در اصل خودش همان «جانی فیوریت» است…

داستان زندگی چند نوجوان میباشد که به دبیرستانی هنرهای نمایشی می روند و...

استانبول، سال 1970. «بیلی هیز» (دیویس)، یک دانشجوی امریکایی، به دلیل همراه داشتن دو کیلو حشیش در فرودگاه دستگیر می گردد و پس از تلاشی ناموفق برای فرار، به زندانی مخوف منتقل می شود و...

نیویورک، سال 1929. دم و دستگاه گسترده ی «سام خیکی» (کاسیسی) مورد حملات رقیبش، «دون ژیگولو» (لو) قرار می گیرد. در همین حال «باگزی مالون» (بایو) که از مشتریان پاتوق «سام خیکی» است با «بلوزی براون» (داگر) که می خواهد بازیگر سینما بشود آشنا می شود و به او دل می بازد.