فرانسه، قرن هجدهم. شاهزاده ی خودخواهی تقاضای کمک پیرزنی را که در واقع جادوگر است رد می کند و با طلسم او به هیولایی بد هیبت تبدیل می شود. سرانجام دختری به نام «بل»، با عشق خود طلسم را می شکند و شاهزاده قامت انسانی اش را باز می یابد...

چه حالی بهتون دست میده اگه یه روز از خواب پاشین و متوجه شین که باید یک سال طاقت‌فرسایی که در دبیرستان پشت سر گذاشتین رو دوباره از نو سپری کنین؟ الکس کینگ، یک سال در دبیرستان کاملاً زجر کشید، روز تولدش که از خواب پا میشه می‌بینه که زمان به عقب برگشته و باید دوباره اون یک سال طاقت‌فرسا رو پشت‌سر بگذاره...

"سندباد" دریانورد، برای در راه بردن یک شاهزاده نفرین شده به یک جزیره خطرناک، با جادوگری قدرتمند و همراهانش روبرو می شود.

یک دختر و پسر جوان با یک بلور جادویی باید به دنبال یک قلعه شناور در آسمان بگردند و قبل از دزدان و همینطور مامورین خارجی آن قلعه را پیدا کنند...

داستان در مورد خانواده ی Watsons می باشد که به یک سفر جاده ای میروند و در طی سفر با اخلاقیات یکدیگر بیشتر آشنا میشوند و از تجربیات یکدیگر استفاده میکنند که چه کاری درست است و چه کاری غلط…

رالفی باید والدین،معلمان و بابا نوئل رو متقاعد کنه که تفنگ بادی واقعا بهترین هدیه برای دهه‌ی چهلمی هاس...

« دوروتى » ( گارلند ) که در مزرعه ‏اى در کانزاس نزد خویشاوندانش زندگى مى ‏کند ، در اثر گردبادى به سرزمین هایى بر فراز ابرها و آن سوى رنگین کمان مى ‏رود...

«سوفی» دختر نوجوانی است که در مغازه ی کلاه فروشی کار می کند؛ ولی وقتی جادوگری خوش سیما و مرموز به نام «هائورو» دل از او می رباید و سپس ساحره ی مکار و خبیثی او را به پیرزنی نودساله تبدیل می کند، آشوب و آشفتگی زندگی اش را فرامی گیرد...

»پروفسور هنری هیگینز« (هریسن) با رفیق زبان شناسش، »سرهنگ پیکرینگ« (هاید-وایت) شرط می بندد که می توان دختر گل فروش و عامی لندنی، »الیزا دولیتل« (هپبرن)، را به خانمی متشخص بدل سازد که فصیح و بلیغ حرف بزند...

دو دختربچه به همراه پدرشان به خانه ای در دهکده نقل مکان می کنند تا به مادر بیمارشان نزدیک تر باشند. آن ها در جنگل های نزدیک دهکده موجوداتی سحر آمیز بنام «تو تو رو» را پیدا می کنند و خیلی زود با آن ها دوست می شوند...