داستان یک مالک قمارخانه که از همسر و پسرش فاصله زیادی گرفته و قصد دارد ....

سوفی عاشق ادموند بود، اما بعد از اینکه والدینش او را مجبور به ازدواج با فرد ثروتمندی کردند، ادموند آنجا را ترک کرد. سالها بعد ادموند به همراه پسرش ویلیام به آن شهر باز میگردد و آنجا بود که پسر ادموند و دختر سوفی عاشق یکدیگر شدند...

"دنی"، مردی فقیر، دو خانه از پدربزرگش به ارث می برد و به سرعت تبدیل به جایی برای خوشگذرانی دوستان خانه بدوشش می شوند...

خانواده روتگ در دهکده ای کوچک در ابتدای دهه سی ، زندگی آرامی می گذارنند . وقتی حزب نازی به قدرت می رسد ، خانواده از هم جدا می شود و ...

« آلفرد کرالیک » ( استوارت ) که در یک مغازه‏ى فروش کالاهاى چرمى در بوداپست کار مى‏ کند ، با دختر رؤیاهایش که هرگز او را ملاقات نکرده است ، مکاتبات لطیف و شاعرانه‏اى دارد ، غافل از آن که این دختر ، « کلارانوواک » ( سولاون ) کارمند تازه استخدام شده ‏ى همان مغازه است.

"جانی برت"و "کینگ شاو" یک تیم رقص ناموفق در نیویورک هستند. تهیه کننده ای "برت" را به عنوان شریک جدید "کلر بنت" انتخاب می کند، اما برت که فکر می کند یکی از افرادی است که به او رشوه می دهند تا نام همکار خود فاش کند.

« دوروتى » ( گارلند ) که در مزرعه ‏اى در کانزاس نزد خویشاوندانش زندگى مى ‏کند ، در اثر گردبادى به سرزمین هایى بر فراز ابرها و آن سوى رنگین کمان مى ‏رود...

دو نجیب زاده انگلیسی در تعقیب زنی هستند که ممکن است آن کسی که ادعا میکند نباشد و ...

پس از برنده شدن در یک مزرعه گل میخ به جای بدهی های قمار، دوک بردلی، کتابفروش، چشمش را به دختر قمارباز متوفی و نامزد میلیونر او می اندازد.

فراز و نشیب هایی از زندگی تهیه کننده مشهور تئاتر "فلورنز زیگفیلد" ...