سباستین 10 ساله با اکراه تعطیلات خود را در کوهستان با مادربزرگ و عمه اش می گذراند. کمک به آنها در مورد گوسفندان برای یک پسر شهری مانند او به سختی یک چشم انداز هیجان انگیز است ...

پاریس 1942. فرانسوا مرسیه یک مرد معمولی می باشد که تنها آرزوی او، تشکیل خانواده با زنی که دوستش دارد، بلانچ، است.

برای نجات مزرعه خود از ورشکستگی ، یک مادر مجرد کار پرورش ملخ های خوراکی را آغاز می کند. به زودی او رابطه ای عجیب و وسواسی با آنها ایجاد می کند...

« فونتن » ( لوتریه ) مبارزى از نهضت مقاومت فرانسه را پلیس حکومت ویشى دستگیر و پس از بازجویى و شکنجه به سلولى انفرادى در زندان نازى ‏ها منتقل مى‏ کند . اما امید او به فرار در روند کشنده و ملال‏آور اسارت تغییرى ایجاد نمى‏ کند ...

یک زندانی محکوم به حبس ابد به نام «هانری شاری یر»، معروف به «پاپیون» (مکویین)، در کشتی حامل زندانیان که آنان را به طرف جزیره ی گویان فرانسه می برد، با زندانی پولداری به نام «لویی دگا» (هافمن) آشنا می شود. «پاپیون» بارها اقدام به فرار می کند…

آلمان، سال 1945، با پایان جنگ جهانی دوم، «لئوپولد کسلر»، جوان آلمانی تبار، از امریکا به زادگاه اجدادی اش باز می گردد. عموی «لئو»، او را به عنوان مأمور قطار به کار می گمارد و خیلی زود «لئو» با «کاتارینا» ، دختر رئیس راه آهن، آشنا می شود و ازدواج می کند. پس از چندی نازی های متعصب، که به خرابکاری ادامه می دهند، از «لئو» می خواهند تا با جاسازی بمبی در قطار، آن را منفجر کند...

ژاک، پیر و میشل سه دوست بالغ هستند که از زندگی مجردی لذت می برند تا زمانی که خود را با یک نوزاد درگیر میکنند...

در سال 1905، برونو ریدل، حوزوی فرانسوی به جرم قتل یک کودک مجرم شناخته شد. به درخواست پزشکانی که او را مشاهده می کنند، خاطرات خود را می نویسد تا عمل خود را توضیح دهد.

روایتی تخیلی از یک سال زندگی ملکه الیزابت اتریش. در شب کریسمس 1877، الیزابت که زمانی به خاطر زیبایی اش بت می شد، 40 ساله می شود و رسما یک پیرزن شناخته می شود. او شروع به تلاش برای حفظ عمومی خود می کند ...

یک برادر و خواهر اشرافی با فرار از جامعه شور و امید را در آغوش می گیرند. داستانی از آرزو، عشق و مرگ فراتر از هر اخلاقی.