پاریس 1942. فرانسوا مرسیه یک مرد معمولی می باشد که تنها آرزوی او، تشکیل خانواده با زنی که دوستش دارد، بلانچ، است.

دکتری سعی می کند خود را از کار پر استرس درمان معتادان متجاهر، بی خانمان و بی بضاعت در محله های صعب العبور شبانه رها کند.

9 مترجمی که برای ترجمه کتاب نهایی سه گانه پرفروش مورد انتظار استخدام شده اند ، در یک پناهگاه مجلل محصور شده اند. وقتی ده صفحه اول نسخه خطی فوق سری بصورت آنلاین ظاهر می شود ، کار رویایی به یک کابوس تبدیل می شود...

کشاورزی وقتی یکی از گاوهایش بیمار شود، برای نجات بقیه گله از هیچ تلاشی دریغ نمی کند.

"من لانسلوت روبینشتاین نام دارم ، همسرم در این لحظه درگذشت. او ایرینا نامیده می شد. عجیب تر در این داستان این است که فردی را که یکبار با او زندگی می کنیم کشف کنیم که او مرده است."

دختر جوان یک تاجر به طور غیره منتظره ای عاشق موجودی می شود که رمز و راز دیرینه ای با پدرش دارد...

یک خانواده ناکارآمد پاریسی را دنبال می کند که با بیماری غم انگیز یکی از فرزندان خود مواجه می شوند.

اسرار آشکار می شود و کل پرونده ها در داخل اتاق مصاحبه پلیس در پاریس ، جایی که مظنونان و محققان با رقص پیچیده روبرو می شوند ، آشکار می شود.

پس از شش سال کار مخفیانه در سوریه، افسر اطلاعاتی فرانسوی مالوترو به خانه بازمی گردد، جایی که تلاش می کند هویت مخفی خود را فراموش کند، یک جوان استخدام شده را آموزش دهد و در مورد ناپدید شدن همکارش در الجزایر تحقیق کند...