دانشمندان موفق به کشف راهی برای نابود کردن ژن «انسان های جهش یافته» شده اند، طوری که حالا می توان «جهش یافته ها» را با آن قدرت های خارق العاده شان، به موجودات انسانی معمولی تبدیل کرد. «مگنتو» (مکلن) نیز با هدف جلوگیری از نسل کشی هم نژادهایش، ارتشی فراهم می کند تا به جنگ انسان ها برود...

پدر جیمز هاولت جوان در سال 1845 در کانادا بدست توماس لوگان که متصدی زمین ها است کشته می شود. در اثر آسیب روحی شدید ناشی از این اتفاق تحولاتی در بدن جیمز روی می دهد: ریشه های چنگال مانندی از دستانش بیرون می زند که بوسیله آنها از لوگان انتقام گرفته و او را می کشد. لوگان در آخرین لحظات عمرش به جیمز می گوید که او پدر واقعی اش است. جمیز و برادرش ویکتور حدود یک قرن زنده می مانند و در این مدت خود را برای نبرد و جنگ آماده می کنند. جنگ ها شامل جنگ های داخلی آمریکا و جنگ های جهانیست. و ادامه ماجرا...

این انیمیشن داستان لاکپشت های نینجای معروف است با مهارت های خاص خودشان،‌ که سعی دارند فرد شروری را که تهدیدی برای کل دنیا است را از بین ببرند...

مردی جوان پی می برد که باید یک سفینه زمینی پنهان شده را بیابد تا بتواند جلوی دشمنان بیگانه فضایی را که قصد نابود کردن انسان ها را دارند، بگیرد...

داستان این انیمیشن درباره دو کارخانه تولید سلاحهای جنگی است که در تلاش برای به دست آوردن گوی بخار هستند تا بر یکدیگر غلبه کنند. سازندگان گوی بخار پدر و پدربزرگ پسر نوجوانی به نام ری هستند و ...

سگی بنام «بولت» که ستاره یک برنامه تلوزیونی اکشن - تخیلی است، فکر می کند قدرت‌های نمایشی‌ای که در این برنامه دارد، واقعی هستند. او کل کشور را زیر پا می گذارد تا صاحبش را که به خیال او جانش در خطر است، نجات دهد.

پنسیلوانیا.«گراهام هس» (گیبسن) پس از مرگ همسرش به اتفاق برادرش، «مریل» (فینیکس)، پسرش، «مورگان» (کالکین) و دخترش، «بو» (برسلین)، در مزرعه ای زندگی می کند. وقتی دایره های بزرگی در کشتزارهای «هس» پدیدار می شوند، او ابتدا این قضیه را پای مردم آزارهای محلی می گذارد. اما خیلی زود آشکار می شود که این پدیده مربوط به موجودات فضایی خبیثی است که به کره ی زمین هجوم آورده اند.

چهره ی جانی هوشمند، «کاستور تروی» (کیج)، به سر «شان آرچر» (تراولتا)، مأمور FBI، پیوند زده می شود تا پلیس به جای بمبی ساعتی که می تواند تمامی شهر لس آنجلس را نابود کند پی ببرد. اما پس از عمل، «کاستور» به هوش می آید و پزشکان را مجبور می کند تا چهره ی «آرچر» را به سر او پیوند بزنند...

اقیانوس آرام ، سال 1868 . یک ناو جنگى مورد حمله قرار مى ‏گیرد و غرق مى ‏شود . زوبین اندازى به نام « ند لند » ( داگلاس ) ، « پروفسور آروناکس » ( لوکاس ) ، و دستیارش ، « کانسیل » ( لوره ) نجات پیدا مى ‏کنند . آنان خیلى زود درمى ‏یابند به یک زیردریایى بسیار پیش‏رفته به نام نوتیلوس برده شده ‏اند که ناخداى نابغه‏ ى آن ، « نیمو » ( میسن ) نام دارد .

آخرین شبی است که سه دوست دوران کودکی – اَلکس، تاک و مانچ – دور هم هستند. فردای آن روز، همگی باید از محلۀشان اسباب‌کشی می‌کردند تا راه برای ساختن بزرگراه باز شود. در تلفن‌های همراه آنان اتفاقات عجیبی می‌افتد و آنها مصمم می‌شوند که از این قضیه سر در بیاورند. همین امر باعث می‌شود که شبانه روانۀ صحرا شوند. آنها یک موجود بیگانۀ رباتیک کوچک پیدا می‌کنند که در اثر یک برخورد آسیب دیده است و سعی دارد مسیر خود را…