یک گروه تئاتر سیار، به تماشاچی‌هایش چیزی بالاتر از آنچه که انتظارش را دارند، نمایش می دهد...

یک مرد خانواده در حال مرگ که به پول احتیاج دارد متقاعد شده است که یک رئیس جنایت در اروپا را ترور کند...

اواخر قرن هجدهم. در شهری جنگ زده، گروه تیاتری «هنری سلت» (پاترسن) مشغول اجرای ماجراهای «بارون مونچهازن» است. ناگهان سروکله ی آدم عجیبی (نویل) پیدا می شود که ادعا می کند «مونچهازن» واقعی است. اهالی شهر به او کمک می کنند تا گروه چهار نفره اش را بیابد و مانع از حمله ی نهایی ترک ها شود...

زمان های آینده. در دنیایی مستبد و منضبط که جایی برای رؤیاها و بلند پروازی های فردی باقی نمانده، «سام لوری» (پرایس) آمارگری عادی است که در وزارت اطلاعات کار می کند. بروز اشکالی در سیستم کامپیوتری باعث می شود تا نام تروریستی به نام «تاتل» (دنیرو)، «باتل» خوانده شود...

ناصره. سه مجوس شرق به اشتباه به دیدار «برایان»، نوزاد «مندی» (جونز) می روند. سال ها بعد، «برایان» (چاپمن) در آمفی تیاتری که در آن کار می کند، با نهضت خلق یهودیه به رهبری «درک رگ» (کلیز) آشنا می شود که قصد براندازی امپراتوری رم را دارند...

داستان این سریال درباره یک بیوه و دوست قدیمی اش می باشد که زندگی خوبی دارند تا زمانی که پسر 50 ساله او به خانه بازگشته و زندگی او را مختل می کند...

کشیش فرانسیس اشبی (سر مایکل پیلین)، یک دان ارشد آکسفورد که در تعطیلات به تنهایی در کوه های آلپ به سر می برد، با خانم کارولین هارتلی آمریکایی (کانی بوث) و همراهش خانم الینور هارتلی (ترینی آلوارادو)، که شکوفا می شود، ملاقات می کند.