پدر و نامادری دختر نوجوانی به نام «سارا» (کانلی)، او را در خانه گذاشته اند تا از برادر نوزادش «توبی» (فراود) مراقبت کند. گروهی جن با استفاده از این فرصت، «توبی» را می ربایند، و سر دسته شان، «جارت» (بویی)، به «سارا» می گوید که فقط سیزده ساعت فرصت دارد تا از هزار تویی که به شهر اجنه می رسد، بگذرد اگر موفق نشود، برادرش هم جن خواهد شد.

یک موسیقیدان آشفته ، اما با استعداد برای فرار از مشکلات خود و یافتن پناهگاه و پشتیبانی در پاریس از ایالات متحده فرار می کند...

روزی که ژان گابین می میرد، یک آدم ربا که جواهراتی را که از کارتیه به سرقت رفته بود نیز می برد، همسر سایمون ورینی را به قتل می رساند...

"آمیلیا" و "پیپو" پس از چند دهه برای اجرای برنامه خود در یک شوی تلویزیونی با یکدیگر دیدار می کنند. دیدار آنها مروری نوستالژیک به گذشته است...

یک روانپزشک وقت خود را برای کمک به بیماران روانی خیابانی هنگ کنگ اختصاص می دهد...

گریم وحشی با پوشیدن لباس دلقک ، امن ترین بانک مونترال را در دست دارد و 30 گروگان می گیرد. او در حالی که پلیس را با رفتار عجیب خود گیج و مسخره می کند ، با آرامش موفق می شود بانک ثروت را از بین ببرد. اما...

داستان چهار نفر در سوپوت در سال 1933، که به طور مرموزی در یک ویلای قدیمی گرد هم می آیند تا مراسم قتلی را که 36 سال قبل از آن اتفاق افتاده بود، بازسازی کنند...

در آینده ای دور که نیروهای ماورا الطبیعی در آن حکمرانی می کنند، یک دختر جوان از یک شکارچی خون‌آشام درخواست کمک می کند تا یک خون‌آشام که او را گاز گرفته است را از بین برده و از تبدیل شدن او جلوگیری کند...

پنج دانش آموز دبیرستانی با شخصیت های متفاوت در بازداشت گاه با همدیگر آشنا می شوند. آنها با هم صمیمی شده و متوجه می شوند که نقاط مشترک بیشتری از آنچه که فکر می کردند، دارند ...

داستان مربوط به پذیرفتن دختری جوان توسط خانواده ای است که او را مانند برده نگه داشته و سپس توسط جوانی که برای شرکت این خانواده کار می کند "آزاد" می شود. 10 سال بعد او در قتل یکی از خواهران ناتنی خود درگیر می شود.