در سال 1987 گروهی از دوستان در راه سفر , دچار یک سانحه میشوند و برای همین جهت درخواست کمک به منزل یک زوج شیطان صفت میروند و ....

اکنون الیوت عیال وار شده است و صاحب بچه شده و دیگر نمی تواند همانند قبل با بوگ به خوش گذرانی بپردازد، بوگ هم که دیگر تنها و نا امید شده است،به یک سیرک روسی ملحق می شود و آنجا یک خرس گریزلی مونث اصیل روسی را ملاقات می کند و به او علاقه مند می شود و …

یکسال بعد از اتفاقات فیلم اول، بوگ و الیوت باز می‌گردند. وقتی آقای وینی توسط گروهی ربوده می‌شود بوگ، الیوت و بادی تصمیم می‌گیرند او را نجات دهند ، الیوت هم در مراسم ازدواجش شاخ عزیز خود را از دست داده و همچنین دوستش سوسیس توسط خانمی‌به نام سنجاقک گرفتار شده است فرار می‌کند و سنجاقک نیز به دنبال او…

یک مدرسه معروف قصد دارد با کمک یک مربی تیم بسکتبالشان را پس از یک دوره ی بسیار ضعیف بازسازی کنند...

دو مرد که از کار بی کار شده اند باید در خانه بمانند و از بچه هایشان مراقبت کنند تا زمانی که کاری پیدا کنند ولی آنها تصمیم می گیرند که یک محل برای نگه داری بچه ها باز کنند...

در پی اطلاع از ربوده شدن پدرش، «پوئرز» باید به سال 1975 برود و شخصی بنام گلدممبر که با «دکتر شیطان» همکاری می کند را شکست دهد.

مردی بی عرضه که در آرزوی پلیس شدن است، بعد از یک تصادف بشدت مجروح می شود و دکترها تصمیم میگیرند برای بازسازی بدن او،‌ از اعضای بدن حیوانات استفاده کنند. مدتی بعد از پیوند زدن این اعضا، او در میابد که رفتارهایش مشابه حیوانات اهدا کننده شده...

مشاهدات جیمز در مورد زندگی به چرندیات طنز او در ناراحتی های روزمره دامن می زند و آنها را به اوج پوچی می رساند.

بچه ای که از لحاظ مالی به پدرش متکی است، پولش توجیبیش توسط او قطع می شود، به همین خاطر او مجبور می شود پیش شوهر خواهر مرموزش برود...

یک زوج سعی دارند با چالش های مختلفی که در جوانی با آن دست و پنجه نرم کردند ,دوباره روبرو شوند .