یک گروه تئاتر سیار، به تماشاچی‌هایش چیزی بالاتر از آنچه که انتظارش را دارند، نمایش می دهد...

«ویلهلم گریم» (دیمن) و «یاکوب گریم» (لجر) برادران حقه بازی هستندکه از این دهکده به آن دهکده سفر می کنند و ر هرجا نمایش هایی به راه می اندازند و ادعا می کنند که با عالم غیب ارتباط دارند. در دهکده ای به نام ماربادن، حاکم فرانسوی، «دلاتوم» (پرایس)، متوجه شیاد بودن برادرها می شود، ولی به جای تنبیه «برادران گریم» آن دو را روانه مأموریتی خطرناک می کند که …

دختری جوان به خاطر اعمال پدر و مادرش در نقطه ای دور افتاده تنها می ماند و در این زمان تنها در رویاهای خود زندگی می کند...

«جیمز کول» (ویلیس)، یک زندانی حکومتی است که در سال 2035 به شرطی با آزادی اش موافقت می شود که به زمان گذشته برگردد و مانع گسترش یک بیماری ویروسی شود. این بیماری باعث نابودی بیش تر مردم کره ی زمین شده و به خاطر آلودگی هوا، بازماندگان در زیرزمین زندگی می کنند...

اواخر قرن هجدهم. در شهری جنگ زده، گروه تیاتری «هنری سلت» (پاترسن) مشغول اجرای ماجراهای «بارون مونچهازن» است. ناگهان سروکله ی آدم عجیبی (نویل) پیدا می شود که ادعا می کند «مونچهازن» واقعی است. اهالی شهر به او کمک می کنند تا گروه چهار نفره اش را بیابد و مانع از حمله ی نهایی ترک ها شود...

ژنرال آمریکائی، «اسلاین» به دو تن از بهترین مأمورانش دستور می‌دهد تا کنترل موشک‌اندازی را به دست بگیرند. در همان حال قرار می‌شود دو نفر از دست‌وپاچلفتی‌ترین مأموران به‌عنوان آن دو نفر جا زده شوند...

زمان های آینده. در دنیایی مستبد و منضبط که جایی برای رؤیاها و بلند پروازی های فردی باقی نمانده، «سام لوری» (پرایس) آمارگری عادی است که در وزارت اطلاعات کار می کند. بروز اشکالی در سیستم کامپیوتری باعث می شود تا نام تروریستی به نام «تاتل» (دنیرو)، «باتل» خوانده شود...

این فیلم کمدی قصد دارد به بزرگترین پرسش هستی پاسخ دهد: معنی زندگی چیست؟ چند داستان به ظاهر بی ارتباط با یکدیگر، درباره ی مرگ و زندگی، در مراحل مختلف...

ناصره. سه مجوس شرق به اشتباه به دیدار «برایان»، نوزاد «مندی» (جونز) می روند. سال ها بعد، «برایان» (چاپمن) در آمفی تیاتری که در آن کار می کند، با نهضت خلق یهودیه به رهبری «درک رگ» (کلیز) آشنا می شود که قصد براندازی امپراتوری رم را دارند...

سال 932 پس ازمیلاد. «آرتور شاه» (چاپمن) از «سر بدور» (جونز)، «سرلانسلوی شجاع» (کلیز)، «سرگالاهاد» (پالین)، «سر رابین نه چندان شجاع» (آیدل) و سری که هرگز نمی بینیم، می خواهد در میزگرد به او بپیوندند. اولین هدف آنان کاملات است، ولی به آنان گفته می شود که دنبال جام مقدس بگردند...