"بن سینگر" یک خواننده ناموفق در سبک بچه ها میباشد، آدمی که به طور دائم ماری جوآنا مصرف میکند و در تمام زمینه های زندگی خود باید تقلا کند و دست و پا بزند...

یک روزنامه‌نگارِ اهل شیکاگو، از بیماریِ فراموشی رنج می‌برد، او شغلش را ترک کرده و به زادگاهش در یک روستا برمی‌گردد، جایی که...

«بری بی بنسن»، زنبوری که تازه از کالج فارغ التحصیل شده است، نمی خواهد زیر بار عسل ساختن به عنوان تنها شغل آینده اش برود. به همین منظور خانه اش را ترک می کند و به نیویورک می رود...

آوریل 39 ساله، بچه می خواهد اما شوهرش او را ترک می کند. وقتی مادر خوانده اش می میرد، مادر بیولوژیکی اش، مجری برنامه گفتگوی تلویزیونی، با او تماس می گیرد. آوریل شروع به دیدن پدر مطلقه یکی از دانش آموزانش در مدرسه می کند.

داستان در مورد دو همسایه می باشد که یکی از آنها برای تعطیلات خانه اش را تزئین می کند و به آن رنگ و لعاب می دهد در حدی که این خانه از فضا قابل مشاهده است. او مهمانی ای بزرگ در خانه راه می اندازد و...

در سال 1959. «لیو بلوم» حسابرس ، «ماکس بیالی استاک» تهیه کننده ی مفلس نمایش های برودوی را مجاب می کند که با یک نمایش ناموفق بیشتر از یک نمایش موفق می توان پول در آورد...

یک دبیر فیلمنامه نویسی ، مردی را پیدا می کند که می تواند هزینه های پروژه اش را پرداخت کند، اما طولی نمی کشد که در میابد تهیه کننده یک مامور مخفی FBI است که در حال کار بر روی یک پرونده سری اوباش است...

یک مجری تلویزیونی به نام «جوانا ابرهارت» و شوهرش، «والتر کرزبی» به حومه ی آرام و بی سروصدای استپفورد نقل مکان می کنند. بعد از چندی «جوانا» که استپفورد را زیادی آرام یافته، از رفتار برده وار و در عین حال، ظاهرا شاد و رضامندانه زنان آن جامعه ی کوچک یکه می خورد. در این بین تنها مورد استثنایی، «بابی مارکوویتس»، نویسنده ای پر شور است...

مروری بر تاریخچه فرم موسیقی و استعدادهای بزرگ ...

«سامی» (لینی) مادر تنهایی است که با پسر کوچکش، «رودی» (کاکلین) در شهر کوچکی در شمال ایالت نیویورک زندگی آرام و بی سر و صدایی دارد. تا این که برادرش، «تری» (روفالو) به سراغ «سامی» می رود تا از او پول قرض بگیرد و زندگی با ثبات «سامی» را به هم می ریزد...