-
کشــــور
-
زبـــــان
-
زمـــــان122 دقیقه
-
رده سـنیR
-
ژانــــــر
-
کارگـردان
-
نویـسنده
-
سـتارگـان
تاد مک کارتی | The Hollywood Reporter امتیاز 80 از 100
«سیکاریو: روز سرباز» به عنوان درام-اکشن محوری بسیار قدرتمند در جایگاه خود قرار دارد. نویسندهی این اثر یعنی آقای «تیلور شریدن» مطمئن شده تا این اثر از کیفیت مناسب برخوردار باشد آن هم با حضور مجدد شخصیتهای اصلی فیلم اول یعنی «بنسیو دل تورو» و «جاش برولین».
مایک راین | Uproxx 80 از 100
«سیکاریو: روز سرباز» فیلمی بسیار قدرتمند است که در مواقعی به لحاظ اخلاقی دچار پیچیدگیهایی میشود اما روح هیجانانگیز بودن آن در نهایت باعث میشود که شما خواهان چیز بیشتری باشید. و حال، «بنسیو دل تورو» در نهایت موفق شده تا فرنچازی متعلق به خود داشته است.
جیمی فاموروا | Empire امتیاز 80 از 100
سیکاریو 2 که سرعت بسیار بالایی دارد و هیجان آن نیز شدیدا سرگرمکننده است، بخش اعظمی از تاریکیِ نسخه قبلی خود را حفظ کرده است. اما یک پایان کاملاً هالیوودی باعث شده تا فیلم کمی از تاثیرگذاری خود را از دست بدهد.
دارن فرانیچ | Entertainment Weekly امتیاز 75 از 100
«سیکاریو: روز سرباز» همان «رمبوی» نسل ما است. بخش دوم این اثر توانسته تا یک داستان سیاسی را تبدیل به یک فانتزی تمام آمریکایی دربارهی خدایان قتل بکند.
ویتنی سیبولد | IGN امتیاز 72 از 100
«سیکاریو: روز سرباز» فیلمی تاریک و بسیار هیجانانگیز است با عملکرد بسیار خیرهکنندهی بازیگرانش است و بخش اکشن پر زد و خوردش با بخشهای احساسی و اخلاقیش تعادل دارد اما با تغییرات سیاسی اخیر به نظر میررسد که فیلم کمی از زمان عقب است.
پیتر دبروژ | Variety امتیاز 70 از 100
«سیکاریو: روز سرباز» شاید به اندازهی عنوان اصلی که کار آقای ویلنوو بود خوب نباشد اما دنیایی از احتمالات را برای ساخت فیلم بعدی پی ریزی میکند که به زمانی بسیار بیشتر از 2 ساعت برای حل شدن نیاز دارد.
دیوید الریچ | Indiewire امتیاز 50 از 100
جمع شدن تمام تاریکیهای دنیا در این اثر هم باعث نمیشود که «سیکاریو: روز سرباز» تبدیل به اثری واقعی و رئال شود.
تیم گیرسون | Screen International امتیاز 50 از 100
مهم نیست که «دل تورو» یا «برولین» چقدر در ایفای نقش خود موفق بوده اند، این اثر باز هم به نسبت فیلم قبلی خود در جایگاه پایینتری قرار دارد.
ویلیام بیبیانی | The Wrap امتیاز 45 از 100
تمام نزاعهای انسانی و سیاسی به عنوان نوعی بهانه برای بیرحم بودن معرفی میشوند. لحظات فیلم «باحال» هستند اما خالی از هر گونه دید و معنی خاصی پس وقتی شخصیتها از دلایل سیاسی برای خشونتهای خود میگویند چیزی جز یک سری روح نمیبینیم و نمیشنویم. وقتی که گلولهها هم شلیک بشوند دیگر انگار نه انگار چیز دیگری اهمیت دارد.
مت سینگر | Screen Crush امتیاز 40 از 100
دنبالهای سطحی که روح منحصربهفرد فیلم اول را به هیچ وجه در خود ندارد.
نقد و بررسی فیلم به قلم David Ehrlich (دیوید اررلیک)
نشریه IndieWire
نمره 5 از 10
«سیکاریو: روز سرباز» به جمع فیلمهایی نظیر «ددپول 2»(Deadpool 2) و «شگفتانگیزان 2»(Incredibles 2) به عنوان دنبالههایی که این در تابستان اکران شدند و علیرغم اینکه به اندازهی فیلم اول خود خوب نبودند اما باز هم توانستند که جمع کثیری از علاقمدان به سالنهای سینما بکشانند. اگرچه که این نسخه ادامهی مستقیمی بر فیلم سال 2015 نیست اما «سیکاریو: روز سرباز» بر روی داستان مامور CIA یعنی «مت گریور»(با بازی جاش برولین) و همکارش یعنی «آلخاندرو»(بنسیو دل تو رو) تمرکز میکند. اگرچه این دو در برابر نقشی که «امیلی بلانت» در فیلم اول داشت به نوعی جانبی محسوب میشدند اما در این اثر به شخصیتهای اصلی فیلم تبدیل شده اند.
آقای «تیلور شریدن» یکی دیگر از افرادی است که از نسخه اول به این فیلم آمده است و او مسئول نوشتن فیلمنامهی این اثر بوده اما بسیاری دیگری از افراد پشت صحنه تغییر کرده اند. کارگردان یعنی آقای «دنیس ویلنوو» که به دلیل حضور در پروژهی «تیغ رو 2»(Blade Runner 2) در دسترس نبوده با کارگردان ایتالیایی یعنی «استفانو سولیما» جایگزین شده است. وظیفهی فیلمبرداری اثر به «داریوس ولسکی» محول شده است(به جای آقای «راجر دیکنز» که به خاطر فیلمبرداری «تیغ رو 2» موفق شد تا جایزهی اسکار را ببرد. موسیقی فیلم نیز کار آقای «هیلدور گونادوتیر» است که جایگزین «یوهان یوهانسن» شده است. علیرغم تمام این تغییرات، «روز سرباز» باقی موارد و علیالخصوص کیفیتهای پوچگرایانهی نسخهی قبلی را در خود دارد.
این سومین فیلمی است که از «جاش برولین» در این تابستان میبینیم اگرچه که بسیار کمتر از فیلمهای بزرگی که گیشه را در مینوردند مثل «انتقامجویان: جنگ ابدیت»(Avengers: Infinity War) یا «ددپول 2»(Deadpool 2) دیده شد اما بهترین مکان برای او بود تا تواناییهای خود را به عنوان یک بازیگر سطح بالا نشان دهد. اینجا دیگر خبری از جلوههای ویژه نیست به همین دلیل او قادر است تا تمام توانایی خود به عنوان یک بازیگر را با تمام کاریزما و استعدادش به نمایش بگذارد. او دوباره موفق شده تا چهرهای که از «گریور» در فیلم قبلی سراغ داشتیم را با همان جدیت و استقامتی که سراغ داشتیم به تصویر بکشد. «بنسیو دل تورو» در عین حال چهرهی یک قاتل مصمم را تصویر میکشد که در عین حال قلبی دارد که در مکان لازم برای خانوادهش خواهید تپید. «آلخاندرو» زیاد پیشزمینهی داستانی ندارد اما همان یک ذرهای هم که میدانیم بسیار تکاندهنده است. در «روز سرباز» او تبدیل به محافظ نوجوانی به نام «ایزابل» که رئیس یکی از رئسای مافیا است میشود. نکتهی عجیب این است که کمی شباهت بین خصیت آلخاندرو و شخصیتی که «برولین» در «ددپول 2» بازی میکند یعنی «کیبل» وجود دارد. و کلیت داستان «آلخاندرو/ایزابل» ما را به یاد زوج «هیو جکمن» و «دفنی کین» در فیلم «لوگان»(Logan) میاندازد.
«روز سرباز» بخش احساسی خود را از طریق رابطهای که بین «آلخاندرو» و «ایزابل» شکل میدهد تقویت میکند. نمیشود گفت که این اثر شبیه به رابطهای که در فیلم قبلی بین «آلخاندرو» و «کیت میسر»(با بازی امیلی بلانت) داشتیم نیست؛ پدری که فرزند خود را از دست داده است و حالا رستگاری را در نجات دادن دختر فرد دیگری پیدا میکند. غیبت «میسر»(هیچ اشارهای به هیچ صورت به او نمیشود) باعث نوعی تغییر در نگرش اثر شده است. تمرکز فیلم به «آلخاندرو» منتقل شده است که از طریق دیالوگها و رفتاری که میکند وجههی بسیار انسانی به او بخشیده شده است. اگرچه کاملاً نمیتوان او را در شاخهی «ضدقهرمان» قرار داد، او بیشتر نقش یک قهرمان کلاسیک و سنتی را به خود میگیرد.
پایه و اساس داستان این اثر بسیار پیچیده است. وزیر دفاع یعنی جیمز رایلی(با بازی «متیو مودین» که بار دیگر نقش یک دروغگو را به خوبی بازی کرده است) و مشاور اعظم او یعنی «سینتیا فوردز»(با بازی کترین کینر) تصمیم گرفته اند که بهترین راه جلوگیری از تروریسم داخلی در ایالات متحده امریکا این است که مرز بسیار متزلزل مکزیک/آمریکا را که مدخل اصلی ورود تروریستها است با کنترل بیشتری مقاوم کنند. به همین منظور، آنها تصمیم میگیرند که راه انداختن یک جنگ بین کارتلهای مواد مخدر که تونلهای جنوبی مرز ایالات متحده را در کنترل دارند بسیار به نفع شان خواهد بود. برای تسهیل این امر، آنها «گریور» را از آفریقای شمالی فرا میخوانند تا تیمی را برای این منظور تشکیل دهد که شامل «آلخاندرو» نیز میشد. برنامهی آنها این است که دختر یکی از رئسای بزرگ کارتل یعنی «ریس» را بدزدند(رئیس این کارتل ارتباطی با قتل خانوادهی «آلخاندرو» هم دارد) و کاری کنند که این دزدی به نظر شبیه به یک انتقام بین کارتل ها و رقبا به نظر برسد. البته که همه چیز طبق انتظارات پیش نمیرود چرا که عوامل پلیس مکزیک هم توسط کارتلهای مواد خریداری شده اند. خیانت، آشفتگی و عواملی از این قبیل باعث میشوند تا دولت ایالات متحده هرکس و هر چیزی که در این عملیات حضور داشته است را رد کند. در بعضی لحظات حسی شبیه به فیلمهای سری «بورن»(Bourne) به شما دست میدهد.
اگرچه «سیکاریو: روز سرباز» به اندازهی «سیکاریو» قدرتمند نیست اما ارزش آن به عنوان یک دنباله همچنان پابرجاست. صحنههای نبرد نفسگیر هستند و تنش در این لحظات بسیار بالا هستند و صحنههایی که مرتبط با شخصیتپردازی کاراکترها هستند نیز به هیچ وقت احساسی و سانتیمانتال نیستند. دیدن و قدردان این اثر بودند لزوماً نیازمند این نیست که کسی اول «سیکاریو» را دیده باشد(اگرچه کمک خوبی برای دانستن پیشزمینهی شخصیتهای «گریور» و «آلخاندرو» است)؛ «روز سرباز» بر روی پای خود میایستد. بخش پایانی اثر نوید یک قسمت تازه را میدهد و صد البته نویسندهی اثر هم قبلا اشاره کرده است که این اثر به عنوان یک سهگانه در نظر گرفته شده بود. با در نظر گرفتن مسیر عجیب و غریبی که روابط در طی این اثر طی میکنند، دیدن اینکه در نهایت تمام آنها به کجا ختم خواهند شد بسیار جذاب خواهد بود.
مترجم: امید بصیری
منبع : وب سایت نقد فارسی