جستجو حرفه ای

The Shawshank Redemption

(1994) 4K Blu-Ray x265
23 فروردین 1403 : زمان آخرین بروزرسانی
9.3
IMDb
2,503,909 vote
0
Metacritic
0
Rotten Tomatoes
9.2
User
22 vote
به این فیلم امتیاز دهید
اندی دوفرین(تیم رابینز) به جرم قتل همسرش و مردی که با او رابطه ی نامشروع داشته روانه ی دادگاه می شود. در دادگاه اندی این جنایت را انکار می کند ولی در نهایت قاضی او را به دو بار حبس ابد محکوم می کند. او به زندان شائوشنک منتقل می شود. در محیط پر از خشونت زندان اندی با مردی به نام رد (مورگان فریمن) آشنا می شود که نفوذ زیادی در بین کارمندان زندان دارد.اندی با کمک رد موفق به راه‌اندازی کتابخانه‌ ای در زندان می شود و بعدهابا توجه به استعدادهایش مشاور مالی زندان هم می شود…
مشاهده کامل
دلیل بروز رسانی : اضافه شدن نسخه‌های جدید و کیفیت 4K
جهت ثبت نظر ابتدا وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید
پاسخ به

TKQ1.220829.002 17 بهمن ماه 1402
great !
دانلود مستقیم زیرنویس

تحلیل فیلم رهایی از شائوشنگ:


در  داستانِ استیفن کینگ و فیلم‌نامه‌ای که فرانک دارابانت براساس آن پرداخته  است، رهایی از شائوشنگ فیلمی مردانه محسوب می‌شود که زنان در آن نقشی  ندارند. رهایی از شائوشنگ داستان دو گروه از مردان است: یک دسته آن‌هایی  هستند که تسلیمِ بلاشرط شرایط و موقعیت تحمیلی شده‌اند، و پاره‌ای از آن‌ها  مانند گروهی از زندانی‌ها که به رهبری بوگز موجب آزار و اذیت اندی  می‌شوند، خود جزیی از سازوکارِ مخوف و مخربِ زندانِ شائوشنگِ درآمده‌اند؛ و  دستة دوم ـ که البته اندک‌شمارتراند ـ کسانی هستند که از فروغلتیدن به  ورطة تسلیم و انفعال سرباز می‌زنند و معتقداند که بایستی کاری کرد تا  عدالتِ واقعی برقرار شود. اندی نمایندة اصلی این دسته از زندانی‌ها است که  وقتی دادگاه او را محکوم می‌کند و رییس زندان نیز تنها شانس او را برای  آزادی نادیده می‌گیرد و دستور به قتل تنها شاهدی می‌دهد که می‌تواند امکانِ  آزادی او را فراهم سازد، به این نتیجه می‌رسد که بایستی خودش عدالت واقعی  را برقرار سازد. او از زندان می‌گریزد و «رد» را نیز ـ که زندانی  اصلاح‌شده‌ای است ـ با خود همراه می‌سازد.


از این لحاظ رهایی از  شائوشنگ داستانِ امید و بزرگی روح بشری در فضایی بهیمی است؛ حکایتِ ماجراها  و حوادثی غم‌انگیز و در عین حال دلچسب است؛ روایت زندگی دهشت‌بارِ  آدم‌هایی است که ابتدا هیچ علاقه‌ای به محیط وحشت‌زایی که در آن قرار  می‌گیرند ندارند، و با زجر و شکنجه و مصیبت آن را تحمل می‌گنند تا به‌تدریج  به‌آن خو بگیرند؛ اما وقتی هم به آن خو گرفتند، چنان دلبسته‌اش می‌شوند که  حاضر به ترک کردنِ آن‌جا نمی‌شوند، و اگر هم با عفو و بخشودگی از آن‌جا  رهایی یابند یا مثل بروکس هاتلن از فرط استیصال و عدم‌تطبیق و هماهنگی با  فضای ظاهراً آزادِ خارج از زندان خودکشی می‌کنند، یا همچون ردینگ در پی  راه‌حلی می‌گردند تا دوباره‌ به زندان باز گردانده شوند؛ یعنی به همان جایی  که بیش‌ترین سال‌های عمر خود را در آن‌جا سپری کرده‌‌اند، به آداب و آیین  آن آشنا هستند، و با تمام فلاکت‌ها و مشقت‌هایی که در آن‌جا متحمل شده‌ و  می‌شوند، حسی درونی به آن‌ها ندا می‌دهد که در آن فضای بهیمی ارزش و احترام  بیش‌تری، دست‌کم نزد همبندهای‌شان، دارند، و در آن‌جا احساس امنیت بیش‌تری  می‌کنند. اگر زندانی‌های قدیمی همچون بروکس یا ردینگ سپری کردنِ بقیة عمرِ  خود را در داخل زندان به خارج از آن ترجیح می‌دهند قطعاً به این دلیل نیست  که در زندان آزادتراند یا موقعیت بهتری برای آن‌ها فراهم است، یا در خارج  از زندان اوضاع وحشت‌زا و رعب‌آورتری وجود دارد، ‌بلکه باید برای این تصمیم  آن‌ها به‌دنبال پاسخ این پرسش بود که امثال رییس زندان و زندان‌بان‌ها با  زندانی‌ها چه رفتاری داشته‌اند که آن‌ها را به بود و نبود و آزادی و حبس  خود بی‌اعتنا ساخته است. در فیلم چند بار شاهد هستیم که ردینگ در مقابل  اعضای کمیتة عفو قرار می‌گیرد، و هر بار در پاسخ به این پرسشِ کلیشه‌ای و  مکرر که از وی پرسیده می‌شود: آیا در صورت آزادی می‌تواند زندگی را دوباره‌  آغاز کند، با قاطعیت پاسخ مثبت می‌دهد، اما در آخرین مرتبه پاسخ‌اش طوری  است که او را آدمی بی‌اعتنا به آزادی و مرگ خود نشان می‌دهد. نتیجه‌ای که  از رویارویی‌های مکرر ردینگ با اعضای کمیتة عفو حاصل می‌شود این است که  آن‌ها رأی به آزادی زندانی‌‌هایی نخواهند داد که هنوز امید به زندگی دوباره  در آن‌ها زنده و بیدار است، بلکه بخشودگی را مستحق زندانی‌‌هایی می‌دانند  که همچون بروکس و خود ردینگ محیط زندان را به بیرون از آن‌جا ترجیح  می‌دهند؛ یعنی زندانی‌هایی که خواهان آزادی نیستند و با شرایط حبس و خفقان  بهتر و بیش‌تر خو کرده‌اند.


در صحنه‌ای که اندی با پاهایی که در غل و  زنجیر است وارد زندان می‌شود با نگاهی بلند به آسمانِ آبی و دیوارهای  مرتفعی که ارتباط او را با فضای بیرون قطع می‌کند، این حس را در ما نیز که  تماشاگرانِ فیلم هستیم برمی‌انگیزد که قدم به فضایی مخوف و بی‌بازگشت  گذاشته‌ایم، که به‌تعبیر ردینگ در همان شب اول بسیاری را از فرط خشونت و  ناامیدی دیوانه می‌سازد. با تلکلیفی که از همان ابتدا رییس زندان برای  زندانی‌ها تعیین می‌کند، و با تنبیه کردنِ یکی از زندانی‌ها در بدو ورود و  سپس کشتن یکی از دیگر در همان شب اول، و خشونتی که زندان‌بان‌ها بر  زندانی‌ها اِعمال می‌کنند، دارابانت به توصیف فضایی می‌پردازد که طبعاً  امیدی برای هیچ‌کس باقی نمی‌گذارد. با وجود این دارابانت گفته که مایل بوده  ایت فیلمی امیدوارکننده بسازد؛ چرا که روح بشر بسیار بلندتر از آن  خشونت‌هایی است که بر وی اِعمال می‌شود.  اندی تنها نمایندة زندانی‌های  امیدوار فیلم است، که در لحظه‌ای غافل‌گیرکننده، که گمان می‌کنیم مثل همة  زندانی‌های ناامید، امید خود را به زندگی از دست داده، از زندان می‌گریزد.  شخصیتِ پُررنگ و حضورِ تأثیرگذارِ وی چنان است که اگر مجموعة آدم‌های داخل  زندان در یک‌سو قرار بگیرند، و او در سوی دیگر، می‌تواند چنان سهم و نقشی  به‌عهده بگیرد که نه فقط همبند‌هایش را از خود راضی نگه‌ دارد (مثل  نوشابه‌های خنکی که برای دوستانش در پشت‌بامِ زندان تدارک می‌بیند)، بلکه  زندان‌بان‌ها و رییس زندان را نیز وابسته به شغل و ذکاوت کند. خود دارابانت  در پاسخ به این پرسش که چرا داستانی با چنین ابعاد و جنبه‌های متعارضی را  انتخاب کرده، گفته است:


رهایی از شائوشنگ ادعانامه‌ای بر ضد دستگاه  قضایی امریکا و سازوکارِ حاکم بر ادارة زندان‌های این کشور نیز هست. برای  همین استیون کینگ و فرانک دارابانت داستان و فیلم‌نامة خود را طوری  پرداخته‌اند که به‌جز دو سه زندانی که خشونت را از حد می‌گذرانند، و به‌هیچ  وجه رفتاری قابل دفاع ندارند، همة آن افرادی که نقشِ بیش‌تری در ماجراهای  فیلم ایفا می‌کنند، آدم‌های معقولی به‌نظر می‌رسند که مخاطبانِ فیلم ـ در  مقایسه با رییس زندان و زندان‌بان‌ها ـ حمایت و جانبداری از آن‌ها را ترجیح  می‌دهند، و آرزو می‌کنند که مثلاً بروکس توانایی این‌را داشته باشد که در  خارج از زندان دوام بیاورد و خود را حلق‌آویز نکند، یا ردینگ عفو و بخشوده  شود، و اندی نیز موفق شود بگریزد. درواقع کینگ و دارابانت با برجسته کردنِ  جنبه‌ها و خصلت‌های خیرِ اکثر قریب به اتفاقِ زندانی‌ها، ماجراهای فیلم را  به‌گونه‌ای از پیش می‌برند تا ویژگی‌ها و رفتارِ شرارت‌آمیزِ رییس زندان و  زندان‌بان‌ها به‌طرز بارز و برجسته ای در ذهن‌ها ثبت و ماندگار شود.  پرداختن به همین جنبه‌های خیر و شرِ وجودِ آدم‌ها است که رهایی از شائوشنگ  را به فیلمی اخلاقی بدل ساخته است، که به‌رغم خشونتی که در آن‌، به‌طور  آشکار و نهان، نشان داده می‌شود، نگاهی امیداوارانه و مثبت به ذات زندگی و  برقراری عدالت در محیطی فاسد و نابه‌هنجار دارد.


رهایی از شائوشنگ  فیلمی است که در همکاری نزدیکِ فرانک دارابانت با نویسندة داستانِ «ریتا  هیورث و رستگاری در شائوشنگ» ساخته شده و ابعاد و ویژگی‌های واقع‌گرایانة  فیلم تأکیدی است بر جنبه‌های اجتماعی و روان‌شناختی آن، که به ساختارِ کلی  فیلم ابعادی ژرف بخشیده است. گذر از زمانِ حال به گذشته و بالعکس، به‌شیوة  کلاسیک، در پیش بردنِ ماجراهای فیلم نقشی اساسی دارد، و همین شیوه موجب شده  است که پاره‌ای از ماجراهای فرعی در کنار ماجراهای اصلی به شکلی متین مطرح  شوند، و به‌تعبیر خود دارابانت به فیلم‌نامة او شاخ و برگ‌های فراوانی  بدهند. به‌عبارت دیگر، هر بازگشت به گذشته و آمدن به زمان حال تأکیدی است  بر فقدان آزادی و در تنگنا نشان دادنِ آدم‌هایی که اگر کورسو و امید خود را  از دست بدهند نابود می‌شوند، و اگر هم به امید زنده باشند، بایستی همچون  اندی 20 سال و مانند ردینگ 40 سال انتظار بکشند تا طعمِ آزادی و رهایی را  بچشند. استیون کینگ و فرانک دارابانت با توصیف و پروراندنِ دقیقِ چنین  موقعیت و آدم‌هایی کوشیده‌اند تا امیدها، دلهره‌ها، عقاید و ایمان افراد  بشر را به‌نحو مؤثری به‌نمایش بگذارند.


دارابانت تأکید دارد که  آدم‌هایی که تحقیر نمی‌کنند و اجازه نمی‌دهند که تحقیر شوند پیروزاند. اندی  به‌رغم این‌که ضربات مهلکی را از دارودستة بوگز متحمل می‌شود، و حتی کارش  به آن‌جا می‌کشد که کفشِ رییس زندان را هم واکس می‌زند، رفتار و سکناتش  به‌گونه‌ای است که هیچ‌گاه تحقیر را در چهرة او نمی‌بینیم. او اگر به  درونی‌ترین اتاق‌های رییس زندان راه می‌یابد و از پنهانی‌ترین رازهای او سر  درمی‌آورد، برای این است که مهلک‌ترین ضربه را به رییس زندان و معاونش  بزند، و در پایان فیلم ـ چنان‌که می‌بینیم ـ اندی نیست که به زانو  درمی‌آید، اگر چه گاهی تا مرز استیصال و بیچارگی پیش می‌رود؛ اما موقیعت  خود را تحمل می‌کند تا زندان‌بان‌هایش را به پذیرفتنِ تحقیری بزرگ وادارد و  طعمِ تلخِ شکست را به آن‌ها بچشاند.


رهایی از شائوشنگ، البته فیلمی  است با اتفاق‌های بعید و گره‌گشایی‌های توأم با خوش‌بینی، و ملاقاتِ  پایانی ردینگ با اندی در گوشه‌ای از ساحلِ اقیانوس آرام و فرسنگ‌ها دورتر  از دیوارهای بلند و مخوفِ زندانِ شائوشنگ اوجِ خوش‌بینی فرانک دارابانت و  استیون کینگ است، و البته نامزدی این فیلم برای دریافت جایزة اسکار را هم  بایستی طعنه‌ای حاشیه‌ای بر چنین نگرشی محسوب کرد. با وجود این نباید این  نکته را هم فراموش کرد که نمی‌توان تماشاگرِ خو گرفته به پایان خوشِ را بیش  از دو ساعت در درونِ سلول‌های مخوف زندان و پشت دیوارهای بلند، در فضایی  رعب‌آور، نگه داشت، و در پایان آزادی و آسمان و دریای آبی را به‌عنوان  نشانه‌های آشکار آزادی به او نشان نداد.


منبع: سینما یک

Awards
The Shawshank Redemption

Nominee


Nominee

  • Outstanding Performance by a Male Actor in a Leading Role
  • Outstanding Performance by a Male Actor in a Leading Role

Winner



Nominee


Winner

  • Best DVD/Blu-Ray Collection


Nominee


Nominee


Winner

  • Outstanding Achievement in Cinematography in Theatrical Releases


Winner



Nominee


Winner

  • Best Foreign Film


Winner

  • Roger Deakins


Nominee

  • Roger Deakins

Nominee


Nominee


Winner



Nominee


Winner



Nominee


Nominee

  • Outstanding Directorial Achievement in Motion Pictures

Nominee


Nominee


Nominee

  • Best Instrumental Composition Written for a Motion Picture or for Television

Winner

  • Frank Darabont


Winner



Winner



Winner



Winner



Winner

  • Top Ten Films


Winner

  • National Film Preservation Board


Winner

  • Motion Picture


Winner



Nominee

  • Best Picture

Nominee

  • Best Foreign Film

Winner



Nominee

  • Best Screenplay Based on Material Previously Produced or Published