زنی که در یتیم خانه بزرگ شده است اشتیاق به این دارد که دیگران به او عشق بورزند، اما او هیچ علاقه ای ندارد که به انها عشق بورزد...

یک سرباز سابق به ملاقات یک دوست نظامی می آید و بلافاصله مشکل پیدا می کند. همه چیز با تجاوز به یک دختر توسط اراذل و اوباش محلی در شهر شروع می شود. او باید از مهارت های جنگی خود برای شکست دادن اراذل و اوباش استفاده کند.

اقتباس کارتونی از معروف ترین رمان ماجراجویی رابرت لوئیس استیونسون.

وقتی نامزدش ناگهان ناپدید می‌شود، مردی تنها خود را گرفتار شبی فتنه‌انگیز می‌بیند، جایی که نمی‌توان به کسی اعتماد کرد.

داستان هنرمندی به نام آنتونینا از سن پترزبورگ که به دنبال همسرش که یک یک زندانی سیاسی می باشد، به استان شمالی روسیه می رود.

سرهی جراح اوکراینی در منطقه درگیری در شرق اوکراین توسط نیروهای نظامی روسیه اسیر می شود و در زمان اسارت در معرض صحنه های هولناکی از تحقیر، خشونت و بی تفاوتی نسبت به زندگی انسان ها قرار می گیرد.

داستان فیلم در زمانی رخ می دهد که انسانها در پایین نردبان تکاملی قرار دارند در این بین یک زن جوان و عادی (میلا کونیس) به جرم ترور ملکه جهان مورد هدف قرار میگیرد چرا که وجود او تهدیدی برای پایان دادن به سلطنت ملکه است...

ادای احترام به کار روانشناس ویلهلم رایش، با داستانی در مورد رابطه یک دختر یوگسلاویایی با یک اسکیت باز روسی...

تنها شخصی که از یک حادثه حمله به سفینه فضایی جان به در برده به خانه بازمیگردد ولی موجودی وحشتناک درون اوست .

کورالاین دختری یازده ساله است که به همراه پدر و مادرش به یک خانه عجیب و دورافتاده 150 ساله نقل مکان کرده‌است.او که هیچگاه پدر و مادرش درکش نمی‌کنند و دیگر دوستانش را نمی‌تواند ببیند و دور و برش هم همسایه‌های عجیبی زندگی می‌کنند بداخلاق شده‌است.کورالاین از یک دریچه کوچک وارد یک دنیای دیگر می‌شود.دنیایی بسیار رنگارنگ تر با پدر و مادری مهربان و همسایه‌هایی موفق در کارشان. اشکال این جاست که تمام افراد این دنیا فانتزی جدید به جای چشم دکمه دارند اما کورالاین این خصوصیت را به مهربانی آدم‌ها می‌بخشد.اما چون مادر این جهان می‌خواهد کورالاین را در این جهان نگه دارد کابوس شروع می‌شود زیرا مادر می‌خواهد به چشم‌های کورالاین دکمه بدوزد و کورالاین را درگیر چیزی می‌کند که او آن را بخشیده‌است…