"کاجی" (ناکادای) به ارتش ژاپن فرستاده می شود ولی از سمت کهنه سربازان مورد اذیت و آزار قرار می گیرد. در دوران خدمتش وی بی رحمی های بسیاری را در ارتش مشاهده و علیه بدرفتاری هایی که با یک کارآموز تازه وارد می شده دست به اعتراض می زند ...

در زمان جنگ جهانی دوم، "کاجی" (ناکادای) یک مرد صلح طلب به همراه همسرش "میچیکو" (آراتاما) به دهکده ای سفر می کند تا به عنوان یک ناظر در معدن آهن آن منطقه کار کند و به همین دلیل به ارتش اعزام نشود. هنگامی که پلیس ارتش ششصد اسیر اهل چین را برای کار به معدن می فرستد "کاجی" با رهبر آنان صحبت می کند تا بتوانند خوشان را کنترل کنند ولی روش های او سیستم فاسد و نادرست آنجا را ناراحت می کند و ...

«هنری روث» (آدام سندلر) مردی است که از تعهد داشتن نسبت به یک زن می ترسد، تا اینکه دختری جذاب به نام «لوسی» را می بیند. آنها با هم بیشتر آشنا می شوند و هنری از این که دختر رویاهیش را پیدا کرده خوشحال است، تا اینکه درمیابد لوسی حافظه کوتاه مدتش را از دست داده و فردای آن روز دیگر هنری را به یاد نمی آورد.

چهار سوارکار توسط یک نابغه‌ی تکنولوژی استخدام می‌شوند تا بزرگترین و غیرممکن ترین سرقت زندگیشان را انجام دهند...

فایرفلای یک سریال تلویزیونی علمی تخیلی است که در آمریکا و کانادا برای اولین بار در ٢3سپتامبر ٢33٢ نمایش داده شد. سازنده این سریال جاس ویدون خالق "بافی و"انجل" و"خانه عروسکی" است. داستان در سال ٢5١٧ روی می دهد، که جمعیت زیادی از انسانها به منظومه جدیدی کوچ کردند. مهاجرین در ده ها سیاره و صدها ماه این دنیای جدید ساکن شدند. منظومه جدید توسط آلیانس اداره میشود، مجموعه ای از سیارات داخلی که موفق شدند کل سیاره ها را زیر یک حکومت واحد اداره کنند. کاپیتان ملکوم رینولدز و دست یارش زوئی سربازهایی از جنگ "وحدت" هستند، جنگی ناموفق علیه آلیانس برای بدست گرفتن حکومت. بعد از جنگ ملکولم، سفینه باری سرنیتی را تهیه کرد و زندگی بخور و نمیری را برای خود و گروهش از طریق انجام کارهای غیر قانونی دست و پا کرد.

مرد محترمی تلاش می کند با استفاده از روش ها و باور های شخصی اش، پسرش را از شرایط بدی که در آن قرار دارد، تبرئه کند...

این سریال زندگی دکتری که در قسمت اورژانس یک بیمارستان کار میکنه و او رو بخاطر مرگ یکی از بیماران به اشتباه مقصر میدونند به تصویر میکشه.

چین، سال 1999. دوستان دوران کودکی “لیانگزی” و “ژانگ” هر دو عاشق دختر زیبای شهر “تائو” هستند. او در نهایت تصمیم می گیرد با “ژانگ” ثروتمند ازدواج کند. زندگی آنها از چین تا استرالیا و در خلال دو نسل به تصویر کشیده می شود...

در پروژه ی ساختمانیِ شخصی بنام ژوان که شامل بخشی از دریا هم می شود، زندگی پری های دریایی را به خطر افتاده است. شان یک پری دریایی میباشد و برای متوقف کردن "ژوان" داوطلب میشود و همین مسئله باعث میشود این دو عاشق یکدیگر شوند ...

این فیلم اقتباسی است از داستان های هزارو یک شب ولی در دنیای مدرن و در کشور پرتغال.