مردآهنی ، هالک شگفت انگیز ، ثور ، کاپیتان آمریکا و ... این ابرقهرمان ها توسط یک آژانس فوق سری دولت ایالات متحده آمریکا گرد هم جمع می شوند در گروهی به نام "انتقام جویان" و دولت ایالات متحده آمریکا از این ابرقهرمان ها می خواهد تا در نجات کره زمین به دولت کمک کنند و ...

جانوری 122 متریِ دایناسور مانند (گودزیلا) بعد از آزمایش بمب اتمی در سواحل ژاپن، از خواب زمستانی بیدار شده و به توکیو حمله می کند...

خدمه ی سفینه فضایی "اینترپرایس" به سراسر نقاط کهکشان سفر میکنند و از فدراسیون متحد سیاره ها در مقابل دشمنان دفاع میکنند...

خون آشامان در تلاش هستند تا FBI را متعاقد کنند که بلید باعث کشته شدن هزاران انسان شده است تا از این طریق او را بی اعتبار کنند. ماموران FBI محل اقامت بلید را محاصره می کنند اما او با کمک دو نفر از اعضای گروه شکارچیان شب از مهلکه نجات می یابد...

تحول عجیبی در نسل خون آشام ها رخ داده است ، ریپر خون آشامی که دارای خاصیت خون آشامی سیری ناپذیری است و بر خلاف خون بقیه آشام ها با گلوله از بین نمی رود. این امر موجودیت خون آشامان را تهدید می کند چون بزودی انسان کافی برای تامین خون مورد نیاز آنها وجود نخواهد داشت. بلید و یک دانشمند ساخت اسلحه به نام اسکاد بطور عجیبی توسط شورای خون آشامان فراخوانی می شوند...

چون مادر «بلید» در زمان بارداری توسط یک خون آشام زخمی شده است ، بلید یک نیمه انسان - نیمه خون آشام است، دارای تمام خصوصیات خوب خون آشامان بهمراه بهترین مهارتهای انسانی می باشد. بلید برای گرفتن انتقام مادرش به شکار خون آشامان می پردازد ...

«ریپلی» (ویور) سرگردان در فضا، پس از آخرین نبردش با بیگانه ها، به علت نقص فنی سفینه اش با سقوطی هدایت شده روی سطح یکی از دور افتاده ترین سیاره های کهکشان که در اصل در حکم زندان آن است، پایین می آید. ساکنان این سیاره مشتی جنایتکار تبعیدی هستند و پس از چندی نشانه هایی «ریپلی» را متوجه حضور «بیگانه» در این سیاره می کنند.

«ژنرال پرز» (هدایا)، فرمانده فضاپیمای «اوریگا»، باکمک هفت افسر دانشمند و چهل و دو خدمه در پی استفاده از «بیگانه» هاست. «الن ریپلی» (ویور) دویست سال پیش با فداکردن جان خود جلوی تکثیر «بیگانه» ها را گرفته است، اما حالا در اوریگا از طریق نمونه های خونی که از او باقی مانده، شبیه سازی می شود تا به یک «ملکه ی بیگانه» دست رسی پیدا کنند.

"باب و داگ" به دختری که پدرش بنیانگذار یک کارخانه آبجو سازی است کمک می کنند تا کارخانه پدر مرحومش را پس بگیرد...

مشاوران رئیس جمهور توصیه ی «جان مکیتریک» را مبنی بر استفاده از کامپیوتر WOPR را برای کنترل و هدایت جنگ هسته ای می پذیرند و همزمان در سیاتل، نوجوانی به نام «دیوید لایتمن» که با کامپیوتر شخصی خود به انجام کارهای خارق العاده ای شده، هنگام جست و جو در بازی های کامپیوتری با کلمه ی عبور «جاشوآ» به WOPR راه پیدا می کند ...