یک تهیه کننده تازه کار که به تازگی از محل کار قبلی اش اخراج شده، تصمیمبه شروع و راه اندازی برنامه تلوزیونی شادی که ویزه صبح ها میباشد به نام"گل نیلوفر" می گیرد اما با دشواری های بسیاری روبرو می شود...

وولورهمپتون سال 1967. "نایجل اسلیتر" 9 ساله مادر خود را دوست دارد، مادرش گرچه آشپز حرفه ای نیست، اما نان تست های فوق العاده ای درست میکند. وقتی مادر "نایجل" به دلیل آسم از دنیا می رود، او با پدری که ترکش کرده تنها می ماند...

ریچل یک وکیل با استعداد و موفق است که مدت هاست با دارسی دوست است و دوستان بسیار نزدیک و صمیمی برای یکدیگر به حساب می آیند تا اینکه ریچل با اتان آشنا می شود .مردی که به او علاقه مند می شود اما بعد از چند روز متوجه می شود که اتان نامزد دارسی است و حالا ریچل با مشکلات زیادی روبرو شده است.

"فرد" یک نوازنده ی موزیک است که باید در مراسم عید پاک به همراه یک گروه موسیقی به اجرای موزیک بپردازد.اما در یک تصادف رانندگی دچار سانحه می شود و مجروح می شود.حالا خرگوش خانگی او به همراه دوست جوجه اش به فرد کمک می کنند تا زودتر بهبود پیدا کند.اما "فرد" نمیتواند تا زمان اجرای مراسم خوب شود. بنابراین خرگوش و دوست کوچکش نقشه ای تازه می کشند.

پسره نوجوونه 16 ساله ای به نام "ویل" به خاطره اینکه پدرش ، مادرش را ترک کرده و مشکلاتی که براش به وجود اومده مجبور میشه مدرسه ی خود را عوض کنه . زمانی که به مدرسه ی دیگر میرود تلاش خود را میکند تا دوستان جدید پیدا کند اما در ابتدا همه به او تیکه میندازند و مسخره ـش میکنند و سر به سرش میذارند تا ...

افسانه ای قدیمی وجود دارد که دو برادر را روایت میکند که با کمک یکدیگر سرزمین پادشاهی خود را از جادوگران دشمنان و تمامی خطرات نجات دادند.این فیلم روایت گر همین داستان از نگاه ظنز است.”تادیوس” و “فابیوس” دو شاهزاده هستند که باید همسر آینده ی فابیوس که گم شده است را پیدا کنند ودر راه پیدا کردن او با مشکلات و خطرات زیادی روبرو می شوند.

جان دورین با هم خانه اش در بیمارستان همکار است . از وقتی که خانم پیری که برای مرگ آماده است به بیمارستان می آید نظرش راجع به مرگ عوض می شود و به بیمارانش نزدیک تر می شود...

سریال کمدی که به نظر ترسناک میاد ولی هیچ عامل ترسناکی در سریال وجود ندارد...

یک شرح در هم پیچیده از وقایع زندگی چند شخصیت مختلف: یک راننده تاکسی که تغییر جنسیت داده، یک خانواده پست و همچنین وسواسی در امور بهداشتی، یک کشیش تند خو ، یک صاحب کارناوال که زنان را برای امر مقدس ازدواج میدزدد و در آخر یک زوج" بیگانه هراس" که یک مغازه را اداره می کنند...

در روز تولد پدر خانواده که به هفتادمین سال زندگی وارد می شود.چهار خواهر و برادر خانواده تصمیم می گیرند که رمان زندگی خانواده خود را منتشر کنند. رمانی که توسط کوچکترین خواهر و برادر نوشته شده است و تمام رازها و پنهان کاری های کوچک و بزرگ خانواده را در آن توضیح داده اند اما رازهای کوچک که خرابکاری های گذشته را برملا می کند باعث دردسر است