مردی زنی را که نامزد کرده تعقیب می کند و در نهایت با او ازدواج می کند. اختلافات بین این دو منجر به جدایی تلخی می شود که تهدیدی برای از بین بردن رابطه آنها برای همیشه است.

شوهر پس از ترک خانواده و مذهب خود، متوجه می شود که همسرش مورد تسخیر شیطان است.

تنها چیزی که می خواست این بود که فقط یک بار او را ببیند. مانو اهل روستایی در جنگل بود. نیرو دختر همسایه، عشق گمشده اش بود.

مانو برای یافتن عروس به هند می آید و در همان نگاه اول عاشق تانو می شود، اما تانوی آزاده قصدی برای ازدواج با او ندارد.

با جیتا و میتا آشنا شوید، پسرعموهای اولی که در همسایگی یکدیگر زندگی می کنند اما مسیرهای بسیار متفاوتی را دنبال می کنند. جیتا یک برقکار است و خانواده اش را با کمک پدربزرگش حمایت مالی می کند.

یک مادر مجرد و دخترش که مرتکب جنایت می شوند و همسایه ای که در میان تحقیقات پلیس به آنها کمک می کند تا آن را پنهان کنند.

دو تنبل که برای محبت های یک وارث با هم رقابت می کنند، ناخواسته محافظ او در برابر یک جنایتکار شیطانی می شوند.

یک زن خانه دار آرام و شیرین، هر روز به دلیل ناتوانی در صحبت کردن و درک انگلیسی، اهانت های کوچک شوهر و دختر تحصیل کرده اش را تحمل می کند.

پسری در کورس با دختری آشنا می شود. آنها تصمیم می گیرند نام یا شخصیت واقعی خود را فاش نکنند.

جی شیوارای در "Subhedar"، شاهکار هیجان انگیز یک جنگجوی توانا را تجربه می کند که جان خود را برای ساختن ستون پیروزی سواراجیا در قله قلعه فدا می کند و ازدواج پسرش را کنار می گذارد.