داستان فیلم در دوران دهه 80 و 90 میلادی است که به عنوان دوره دگرگون شده بمبئی مشخص شده است...

راهول برای برآورده کردن آخرین آرزوی پدربزرگ خود، به روستای کوچکی می رود: تا خاکسترش را در آب مقدس رودخانه آنجا بریزد. او در مسیر خود با زنی آشنا می شود و یک سری اتفاقات غیر منتظره برای آن ها رخ می دهد...

پس از شکست سخت دکتر سیدهان آریا و بازرگرداندن پدرش از دنیای مردگان، کریش به مبارزات خود علیه شیاطین ادامه میدهد و جان مظلومین و بیگناهان را نجات میدهد. اکنون که کریشا زندگی زناشویی خوبی را با همسر خود پریا تجبره میکند ناگاه در این بین اتفاقاتی میفتد...

مردی مجروح ، در بیابان های مکزیک ، به دنبال معشوقه اش است ، در حالی که پلیس او را تعقیب می کند و ...

کریشنا پسر روهیت ، با قدرتهای فرازمینی متولد می شود و چه می شود اگر کسی در صدد سو استفاده از قدرت های او برآید ...

پس از مرگ ناگهانی پسرش "روحیت" در تصادف رانندگی، "دکتر رانویر ماهورتا" از تنها دختر خود "ریتا" بسیار مراقبت می کند."ریتا" در کالج با "آریان" برخورد میکند و عاشق او می شود.او "آریان" را به صرف شام دعوت میکند و به خانواده اش معرفی می کند و...

راج مالهوترا (آکشی کومار) ، پس از تصادف پایش می شکند . مدتی پس از بهبود به دلایل روانشناختی باز هم نمی تواند راه برود . زمانی که راج و خانواده اش به دهرادون نقل مکان می کنند ، او با دختری به نام کاجِل (لارا داتا) دوست می شود و به علت علاقه مشترک به هواپیما ، همه انتظار دارند این دو هر چه زودتر ازدواج کنند . راج به علت تشویق های کاجل هم راه میرود و هم توسط نیروی هوایی هند استخدام می شود و ...

پسری با درماندگی چه می کند ، زمانی که به واسطه ی موجودی فضایی ، قدرت های فرا زمینی به دست می آورد ...

مردی زنی را که نامزد کرده تعقیب می کند و در نهایت با او ازدواج می کند. اختلافات بین این دو منجر به جدایی تلخی می شود که تهدیدی برای از بین بردن رابطه آنها برای همیشه است.

روشنی چاهدا تنها فرزند شاهردا چاهدا میباشد و هیچ اطلاعاتی در مورد محل سکوت پدر خود پارکش چاهدا ندارد. روشنی با راهول مالهوترا آشنا می شود و هردوی آن ها ...