برلین شرقی، سال 1984. «ویسلر» (موهه) مأمور سازمان امنیت، نظارت بر لحظه به لحظه ی زندگی نمایش نامه نویس موفقی به نام «گئورگ دریمان» (کوخ) را به عهده می گیرد، چرا که محبوبه ی «دریمان» بازیگر مشهور، «کریستا - ماریا زیلانت» (گدک) است که وزیر فرهنگ وقت به او نظر دارد...

این فیلم روایتگر زندگی افراد گوناگونی با گذشته اجتماعی تیره و تار است است که روابط عاطفی جدیدی را تجربه می کنند...

در زندان لاسانته در فرانسه » کلود گاسپار « ( میشل ) منتظر است تا به جرم اقدام به قتل همسرش محاکمه شود. » گاسپار « را به سلولى منتقل مى ‏کنند که » رولان داربان « ( کرودى )، » ژو کاسین « ( کنسانتین )، » مانو بورلى « ( لروى ) و » عالیجناب « ( مونیه ) در آن هستند. آنان تصمیم مى‏ گیرند، که به ناچار، او را هم وارد نقشه‏ ى فرارشان کنند...

کریستا، کارلوتو و ژوائو در حال ساختن یک گلخانه‌ی مطبوع برای پروانه‌ها در باغ هستند و روال‌های زندگی مشترک دارند، اما آنها تنها نیستند.

ژاکوب استور، ناخدای دریایی، در یک کافه با یکی از دوستانش شرط بندی می کند که با اولین زنی که وارد آن مکان می شود ازدواج کند...

از دوران کودکی او در لهستان تا نوجوانی در نیس تا سال‌های دانشجویی در پاریس و آموزش سخت خلبانی در طول جنگ جهانی دوم، این تراژی-کمدی داستان عاشقانه رومن گری، یکی از مشهورترین فرانسوی‌ها را روایت می‌کند.

پائولین یک پرستار خانگیِ فداکار و سخاوتمند، در حالی که باید از پدرش مراقبت کند دو فرزندش را نیز به تنهایی بزرگ میکند. تا اینکه مدیران اجرایی یک حزب سیاسیِ افراطی تصمیم میگیرند از محبوبیت پائولین استفاده کنند و به او پیشنهاد دهند تا برای انتخابات پیش روی شهرداری کاندید شود و...

یک خبرنگار در حالی که دنبال یک موضوع جدید می گردد، با نوازنده ای بی خانمان که در «جولیارد» آموزش دیده آشنا می شود.

دو مرد، که زندگی بسیار متفاوتی دارند، سوار کشتی نعش‌کشی می‌شوند که عازم جنوب فرانسه است...

پسربچه ای 11 ساله است که به تازگی با چوب، دو دندان همکلاسی خود را شکسته است. بعد از این اتفاق، خانواده رایل برای دلجویی به خانه خانواده «هویل» می‌روند و با رفتار بسیار محترمانه ای مواجه می شوند، اما رفته رفته خشونت در روابط آنها به وجود می آید و وضعیتی بسیار تاسف‌بار به ‌وجود می آورد