"خانم مارپل" تنها عضو هیئت منصفه است که به بیگناهی یک متهم به قتل باور دارد.او به یک گروه نمایشی می پیوندد تا قتل واقعی را پیدا کند...

کارآگاه نیویورکی، «نیک کانکلین» (داگلاس)، و هم کارش، «چارلی وینسنت» (گارسیا)، خلافکار ژاپنی، «ساتو» (ماتسودا) را که خود دستگیر کرده اند به اوزاکا می برند. اما «ساتو» در همان فرودگاه با کمک افرادش می گریزد و «کانکلین» می کوشد که بار دیگر او را گرفتار کند...

زمانی که یک پیرمرد ثروتمند به نظر میرسد به دلیل مواجه با یک گربه از ترس مرده ، خانم مارپل مشکوک میشود که یکی از چهار خویشاوند نزدیکش او را به خاطر ارثیه به قتل رسانده...

« فرانسوا » ( گابن ) ، کارگر ریخته گرى به « کلارا » ( آرلتى ) دل مى‏ بندد و « والنتن » ( برى ) را که ادعا مى‏کرده پدر او است ( اما در واقع عامل فساد و بدبختى افراد بسیارى بوده ) مى‏ کشد.

وقتی که «لایت یاگامی» یادداشت مرگ را پیدا می کند، کتابچه ای که قدرت کشتن را به او می دهد. او تصمیم می گیرد که با کشتن تمام خلافکاران یک مدینه فاضله ایجاد کند. از این رو بزرگترین کارآگاه جهان بنام «ال» برای پیدا کردن او برگزیده می شود...

«مارشال سام جرارد» (لی جونز) مأمور می شود تبهکاری خطرناک را با هواپیما به زندانی در میزوری ببرد. «مارک شریدان» (اسنایپس) که متهم به قتل دو مأمور فدرال است، اما ادعا می کند بی گناه است، نیز هم سفر آن دو است. هواپیما دچار سانحه می شود و «شریدان» پس از کمک به نجات چند مسافر، فرار می کند به «جرارد» ابلاغ می کنند که باید هر چه زودتر «شریدان» را دستگیر کند.

شرلوک هلمز مست و سرگردان است و به عنوان محافظی پوششی برای یک کارآگاه واقعی به نام "دکتر واتسون" عمل می کند...

دو دوست صمیمی در دهه ی 1980، در نیویورک، با ورود به یک گروه چینی خلافکار به نام "اژدهای سبز" به سرعت در آنجا شهرت کسب می کنند و...

دو پلیس جدید شهر نیویورک سعی دارند تا جلوی یک باند مافیایی را گرفته و جنگی بین گروه ها راه بیاندازند...

فردی به نام باب به خودش میاد و خودش را در میان یک سرقت میبیند که تحت یک تحقیق عمیق حفاری به گذشته محله ای که در آن دوستان خانواده و دشمنان همه با هم کار میکنند و برای ساختن یک زندکی که …