هارولد” پسر بچه ای نابغه است که در موسسه تیزهوشان عمویش مشغول تحصیل است . او چون اعتماد به نفس ندارد برای خودش معجونی میسازد که هروقت آن را میخورد شخصیتش کاملا عوض شده و به پسری قوی و شجاع تبدیل میشود اما این دو شخصیتی بودن مشکلات بسیاری برای او بوجود آورده …

دختری شنل قرمز که گروهی برای خود تشکیل داده ، بعد از گم شدن مرموز یکی از اعضای انها …

ماجرا درباره شبی است که آخرین تئاتر در آمریکا پخش شده و کافمن که این برنامه را از دست داده...

داستان یک کارآگاه لس آنجلسی که پس از ربوده شدن سگش توسط یک گروه گانگستر، خون‌ش بجوش می آید…

یک موتور سوار نه چندان حرفه ای که به دزدی آثار هنری نیز می پردازد، با برادرش متحد می شود تا یکی از ارزشمند ترین کتاب های تاریخی را بدزدد…

ون وایلدر دانشجویی است که از محبوبیت زیادی میان دوستان خود برخوردار است. او هفت سال است که در دانشگاه جا خوش کرده و اصلا تمایلی به فارغ التحصیل شدن ندارد زیرا نمی خواهد از دوستانش و خوش گذرانی با آنها دور شود. یک دختر خبرنگار تصمیم دارد داستانی در مورد او بنویسد…

«هانا» (فارو) که با «الیوت» (کین) ازدواج کرده، قبلا همسر «میکی» (آلن)، بوده است. «لی» (هرشی) و «هالی» (ویست) خواهران «آنا» هستند. «الیوت» مدتی با «لی» رابطه برقرار می کند و «هالی» به زندگی «هانا» که ظاهرا بی عیب و نقص است حسادت می ورزد. «میکی» نیز نگران این است که در اثر تومور مغزی بمیرد. سرانجام «هانا» و «الیوت» دوباره به هم نزدیک می شوند، «لی» با جوانی آشنا می شود و «هالی» و «میکی» نیز یکدیگر را پیدا می کنند...

“پیت” و “فردی” تحت تعقیب یک فرقه‌ی مصری قرار گرفته اند که با دنبال یک مدال خاص می باشند، زیرا این مدال به یک مومیایی مربوط می شود…

پس از مواجه شدن با یک روح در خانه تعطیلاتی خانواده اش، دن که یک هنرمند مدرن است همراه با همسرش ماری تصمیم میگیرند که ...

"کوین دورانت" ستاره بسکتبال استعداد خود را با طرفدار شانزده ساله خود تعویض می کند.وقتی "برایان" طرفدار ناامید بسکتبال تواناییهای قهرمان خود را به دست می آورد و ستاره تیم بسکتبال مدرسه اش می شود...