داستان فیلم در سال 1888 می گذرد که در آن زمان سرخپوستها از زمین هایشان رانده شده اند و در این دوران چرای حیوانات در سراسر کشور امری قانونی است. باس (رابرت دووال) و چارلی (کوین کاستنر) آدمهای چندان درستکاری نیستند و گذشته ای تیره و تار دارند. باس یک گله دار سرسخت است که آسیب پذیری درونش را پنهان می کند و آرزوی یک زندگی امن و آرام را دارد. چارلی مدت ده سال است که با باس همراه می باشد و از نظر او، باس نه تنها رئیس او بلکه الگویش نیز هست...

دو دوست توسط پلیس یک شهر کوچک استخدام می شوند تا فردی را که موجب آزار شده دستگیر کنند و …

در دشت های مونتانا، یک زن باید از خود در برابر یک باند بیرحم قانون شکن محافظت کند...

گروه "مک کورد" پولی را که برای پرداخت به زمینهای هندیها اختصاص داده شده بود را می رباید اما "جیم کینکید" قانون شکن بدنام هم پول را از "مک کوید" می رباید و...

یک راهنمای کاروان و یک واعظ متقلب تلاش می کنند تا بردگانی را که وادار به کار اجباری شده اند نجات دهند...

یک برده سابق به شهر یلوستون، مونتانا، یک شهر متروکه سابق که اکنون در حال زوال است، می‌آید و به دنبال مکانی می‌گردد تا آن را خانه بنامد. در همان روز، یک کاوشگر محلی طلا را کشف می کند - و به قتل می رسد...

داستان پدری که در یک شهر مرزی در جنوب تگزاس برای تامین هزینه های درمان سرطان پسرش شروع به قاچاق مواد مخدر می کند.

لژیونی از شیاطین رها شده اند و آمریکای آخرالزمانی را ایجاد کرده اند. پایک گروهی از بازماندگان را هدایت می‌کند که در حال مبارزه با جنازه‌های تسخیر شده در زمین‌های بایر هستند و سعی می‌کنند خود را به استخوان فک برسانند، در حالی که The Magistrate در حال ایجاد یک...

هنگامی که راهزنان شهر Sertânia را می گیرند، Antão زخمی می شود، دستگیر می شود و به حال خود رها می شود تا بمیرد. وقایع توسط رویاهای تب از ذهن هذیان‌آمیز Antão پیش‌بینی می‌شوند.

Dowanhowee، یک زن بومی آمریکایی، با فرار به جنگل سیاه ناشناخته از باند بدنام هلندی وایلدر فرار می کند...