یک مربی حرفه ای غواصی پس از گذشت 9 سال به منظور آموزش یک زوج خوشبخت ، کیت و جف ، دوباره به آبهای عمیق بر میگردد ، که در آنجا با یک کوسه عظیم سفید روبرو میشوند...

داستان در نیومکزیو و در دوران جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده و بر روی رابطه بین مردی جوان و زنی سالخورده که به او کمک می کند تا با نبرد بین خیر و شر که دهکده اش را به نابودی کشانده کنار بیاید تمرکز دارد...

کلی داگلاس آمریکایی به انگلیس میرود تا درباره مرگ برادرش که در هنگام یک عملیات در فرانسه اشغالی صورت گرفته تحقیق کند ، او با نجات یافته ها صحبت میکند و سعی در ردگیری قضیه دارد و ....

داستانی عاشقانه در زمان جنگ جهانی دوم، از جایی شروع می شود که در جشن یک سرباز یک دختر را می بیند و هر دو عاشق می شوند...

"کیشوکه" مردی است که بعنوان مشاور پیمانکار مشغول بکار است , روزی او برای نظارت بر ساخت یک فیلم که یاکوزا نیز در آن مداخله دارد مامور میشود و ...

داستان فیلم به 4 رابطه گوناگون میپردازد , اول زوجی که بهم زدن , دومی پدر و دختری که بعد از مدتها با هم ملاقات میکنند , سوم دختری که نمیخواهد بزرگ شود و چهارم دو دوستی که برای کاری بهم ملحق میشوند .

یک دکتر به شهری می آید که در آن پدر دیوانه اش به قتل رسیده است.پس از این اتفاق شروع به قتل مردم می کند و دلباخته یک دختر نوجوان که بیماری قلبی دارد می شود ...

یک پسر برای مشکلات خود در مدرسه خود را به بیماری می زند تا ...

ریچارد پیمنتل جوانی صاحب استعداد سخنوری برای جمع است. اما سرمشق او در این کار دکتر بن پادرو به او می گوید که تنها داشتن استعداد سخنوری کافی نیست. باید صاحب انگیزه و دیدگاهی باشی تا سخنانت معنی و ارزش داشته باشد. ریچارد که سرخورده شده، در ارتش ثبت نام کرده و به ویتنام می رود. مدتی بعد در اثر انفجار خمپاره، شنوایی خود را تا حدود زیادی از دست داده و به وطن بازمی گردد. او اینک یک معلول به حساب می آید و به همین خاطر اولیای دانشگاه از پذیرش او شانه خالی می کنند…

مردی میلیاردر به نام «چارلز مورس» (هاپکینز) در سفری به آلاسکا از فکر این که همسرش، «میکی» (مک فرسن) (که از او بسیار جوان تر است) و «باب گرین» (بالدوین) یک دیگر را دوست دارند، رنج می برد. تا این که هواپیمای حامل «چارلز»، «باب» و دستار او «استیون» (پرینو)، در دریاچه ای بسیار پرت سقوط می کند و حالا آنان باید پای پیاده خود را نجات بدهند...