داستانِ این سریال از روی زندگی سازنده‌ و بازیگر اصلی سریال یعنی عزیز انصاری و کتابی که اون نوشته است [ Modern Romance ] ساخته شده. انصاری در این سریال نقشِ “دِو” یک بازیگر 30 ساله در شهر نیویورک رو بازی میکنه که گذرعمر و بزرگسال شدنش اونو به فکر وامیداره تا کمی زندگی رو جدی بگیره . خودِ انصاری فضای سریال و شخصیتش را مثل شخصیت‌های اصلی فیلم‌های وودی آلن دانسته.

داستان سریال که بر اساس دوران کودکی کمدین "بیل بور" می باشد، در مورد زندگی خانواده ای از قشر متوسط جامعه در دهه 1970 می باشد...

یک مادر مجرد بعد از آنکه متوجه میشود دیگران به اشتباه او را جوان تر از سن واقعیش می‌بینند ، تصمیم میگیرد که به عنوان یک زن 26 ساله شروعی دوباره در حرفه‌ی شغلی و زندگی عاشقانه خودش داشته باشد...

این سریال در مورد زندگی کارکنان یک فروشگاه بزرگ می باشد...

داستان درمورد یک خانواده تایوانی هست که زندگی خود را در آمریکا ادامه میدهند...

در قرن 21، جف تریسی ،فضانورد سابق، دارای ثروت عظیمی است و تصمیم می گیرد که ثروتش را به نفع دیگران استفاده کند. بنابراین تصمیم می گیرد که ایستگاه نجات بین المللی خصوصی منحصر به فردی مجهز به وسایل نقلیه طراحی شده سفارشی و تجهیزات، برای خدمات پاسخ اضطراری بسازد که سازمان را قادر به واکنش سریع به هر بحرانی در دریا، هوا، زمین و یا فضا می کند.

خانواده ای مجبور میشوند در جامعه‌ی کوچکی که دارند زندگی خودشان را از نو بسازند و...

سری جدید شخصیت محبوب انیمیشن های Looney Tunes که Bugs Bunny (به فارسی: بانی خرگوشه) نام دارد دوباره شروع به کار کرده است. این انیمیشن سریالی با نام Wabbit می باشد که در هر قسمت 4 بخش کوتاه تدارک دیده شده است. فضای انیمیشن از فضای نسبتا رسمی چندین سال اخیر این سری انیمیشن فاصله گرفته و به حالت کمدی قدیمی خود بازگشته است. تولید این اثر را نیز مانند گذشته کمپانی Warner Bros. به عهده گرفته است و...

کاراکتر مرکزی داستان این سریال، کوئنتین کولد واتر، جوانی است که بدنبال یافتن و حضور در دانشگاهی در نیویورک که مختص سحر و جادو می باشد. کوئینتین، جوانی باهوش که از استعداد بالایی برخوردار است و همیشه با دید متفاوتی به دنیای اطرافش نگریسته. او عجیب غریب و یک جورایی هم آدم غیرقابل اعتمادی محسوب می شود و بجز جولیا دوست دوران کودکیش، دیگران همیشه ار او دوری کرده اند. هیچ چیز در دنیا برایش مهمتر و اعجاب‌ انگیز‌تر از جادو نیست. با ورود کوئینتین به دانشگاه Brakebills ، دیگر همه چیز برایش به مانند قبل نخواهد بود. حالا شناختی که کوئینتین از جادو پیدا می کند محدود به چند تردستی با کارت نیست. بلکه دیگر همه چیز فراتر از آن است که میپنداشته و آینده به آن ناخوشایندی که فکرش را می کرده نیست...

جان و کایلی با وجود نفرتی که از همدیگر دارند بنا به شرایط شغلشان ناچار میشوند کنار هم کار کنند و هر روز با یکدیگر برخورد داشته باشند . آیا این دو موفق میشوند با هم کنار بیایند؟