سه نوجوان که مجبورن آخر هفته کسل باری را پیش پدربزرگشان که حتی در خانه تلویزیون هم ندارد بگذراند در جستجوئی یک قالی کهنه و یک تخم طلایی رنگ عجیب پیدا میکنند و ...

یک مربی هنرهای رزمی از معلمی که در برابر یک سازمان نژادپرستی قرار گرفته دفاع می کند و...

داستان در سال 1990 و درباره پسری بنام هاک است که از کالیفرنیا به نوادا سفر میکند تا پدربزرگش را پیدا کند .

موجودات بیگانه که همه چیز را سر راه خودشان می خورند، نگاه خود را به برجهای بلند لس آنجلس معطوف کرده اند و...

تمساحی غول پیکر وارد شهر کوچکی که با یک دریاچه متصل به سیستم فاضلاب زهکشی شده می شود. ساکنین باور نمی کنند که تمساحی وارد شهر شده است تا وقتی که تعداد زیادی از مردم شهر کشته می شوند ...

پسری جوان با تیمی از گربه ها برای شکست ارباب جغدها راهی میشود و بدنبال خروسی میگردند که بتواند خورشید را بالا بیاورد

توپ عظیمی از موجودات خزدار از فضا به زمین آمده است و به دنبال آنها گروهی از جایزه بگیران بین کهکشانی وارد یک شهر کوچک می شوند.تنها مردم شهر هستند که در مقابل آنها ایستادگی می کنند...

در آخرین روز تابستان «میشل» نامه ای عاشقانه ولی بدون نام و نشان دریافت می کند.او امیدوار است که نامه از طرف “دبورا” دختری که به او علاقه مند است باشد اما…

در یک شهر کوچک،‌ یک سگ اهلی توسط یک خفاش هار گاز گرفته می شود و این حادثه باعث پخش شدن ترس و وحشت در شهر می شود…

موجود فضایی بیگانه ای به نام «ئی.تی.» از سفینه ی فضایی اش که در جنگلی در حومه ی لس آنجلس فرود آمده، جا می ماند و در حیاط خلوت خانه ای پناه می گیرد که در آن «الیوت» ده ساله (تامس) زندگی می کند. خیلی زود «الیوت»، «ئی. تی.» را می بیند و دوستی و اعتمادش را جلب می کند.