«لنرد» (پیرس) مردی است که پس از هتک حرمت و قتل سنگ دلانه ی همسرش به دست قاتلی ناشناس، سعی دارد نظمی به ذهنیت و زندگی آشفته اش بدهد...

«آلگراگلر» ، الهه ی طراحان بازی های کامپیوتری ، که آخرین بازی مبتکرانه اش «اگزیستنر» مرز بین واقعیت و دنیای سرگرمی را از بین برداشته ، و به شدت با تب و تاب و امیال طالبانش ارتباط برقرار کرده ، هدف توطئه ای مرگبار قرار گرفته و مجبور به فرار شده است...

گروهی از افراد بسیار متفاوت با ایده‌های متفاوت در مورد چگونگی رویارویی با پایان دور هم جمع می‌شوند، زیرا انتظار می‌رود که جهان در شش ساعت در آغاز قرن به پایان برسد.

"دکتر دیوید کرین" که متهم به قتل همسر سابق خود است ، اقدام به ساخت داروی جدیدی می کند که به او اجازه می دهد خاطرات دیگران را تجربه کند. در حالیکه او به پیدا کردن قاتل اصلی نزدیک می شود، دارو کنترل زندگی او را بدست می گیرد ...

گروهی از راکرهای کانادایی برای یادآوری دوست عزیزی که گویا مورد اصابت گلوله قرار گرفته است ، برای یک سفر جاده ای دور هم جمع می شوند یا شایعات حاکی از آن است. هنگام مسافرت ، آنها تاریکی روانشناختی درون خود را نادیده می گیرند.

افسر پلیسی که مسئول حفاظت در مقابل سفر در زمان میباشد مجبور است از زندگی خود در برابر یک سیاستمدار مشکوک که با گدشته او ارتباط دارد دفاع کند...

“هنریتا کول” دختری است که در می‌یابد بطور شگفت آوری توانایی نقل مکان سریع از یک نقطه به نقطه دیگر (تله پورت) را داراست...

ریپ هانتر (آرتور دارویل) با کمک فلش و کماندار اقدام به تشکیل یک گروه از ابر قهرمانان و شروران , مثله قناری سفید، اتم، کاپیتان کلد، هاوک گیرل می کند تا با سفر در زمان از پیشامد آخر زمان جلوگیری کنند و جهان را نجات دهند.

نگاهی به تاریخچه‌ای دیگر از آمریکای شمالی؛زندگی بعد از جنگ جهانی دوم چگونه می‌شد، اگر نازی‌ها پیروز میدان می‌شدند.

جسیکا جونز از بیماری اختلال روانی و استرس رنج می‌برد و این مسئله باعث می‌شود تا لباس ابرقهرمانی خود را کنار بگذارد و به جای آن تبدیل به یک کارآگاه خصوصی شود و...