"باپتیست" دزد دریایی میباشد که کشتی های ثروتمندان را میدزدد."دبی" مسافری از آخرین سرقت او رفته رفته عاشقش می شود و...

نیویورک ، نیمه‏ ى دوم قرن نوزدهم . « کاترین » ( د هاویلند ) ، پیر دخترى که با وجود جهیزیه ‏اى سنگین چندان مورد توجه مردان نیست ، دل به « ماریس » ( کلیفت ) ، نخستین جوانى که به او اظهار علاقه مى ‏کند ، مى ‏بندد.

"هاوارد روارک" معماری آرمانگرا به دلیل ناهماهنگ بودن طراحیهایش با تفکر موجود معماری از دانشکده اخراج می شود.هاوارد که به نظر کاری نمی تواند پیدا کند در نهایت نزد "هنری کمرون" مشغول بکار می شود.ولی پس از چند سال "کمرون" از دنیا میرود و به "روراک" اخطار می کند اگر ایده های خود را تغییر ندهد این سرنوشت او نیز خواهد بود و...

"کای توردیک" به "گرنت متیوز" علاقه داشته و به او در تبدیل شدن به نامزد حزب جمهوری خواه ، در انتخابات ریاست جمهوری کمک می کند.اما زمانی که "گرنت" شروع به صحبت به نفع خود می کند ، حزب نگران می شود. در یک مهمانی شام مهم همسر او "ماری" سیاستمداران فاسد را محکوم کرده و "گرنت" تصمیم می گیرد محکمتر صحبت کند و...

زنی پریشان در خیابانهای لس آنجلس در جستجوی مردی به نام "دیوید" است.پس از بیهوش شدن در یک غذاخوری،او به بخش روانی یک بیمارستان برده می شود.فلشبکهایی علاقه شدید او به "دیوید" را که نتیجه اختلال شخصیت مرزی او است و منتهی به یک قتل شده را آشکار می کند...

“کریستین ردکلیف” استاد موسیقی تصور می کرد که “کارل نواک” در جنگ کشته شده است. “کریستین” او را بسیار دوست داشته و اصرار به ازدواج با او دارد. در مراسم پذیراییشان؛ معشوق سابقش به “کارل” پیشنهاد اجرای تنها در کنسرت جدیدش را می دهد و…

« جرج بیلى » ( استوارت ) مرد خوش طینتى است که پس از مرگ پدرش در رأس مؤسسه‏ ى کمک به محرومان قرار مى ‏گیرد . شب عید نوئل و مصادف با ورشکستگى « بیلى » ، او پشیمان از به دنیا آمدنش تصمیم به خودکشى مى ‏گیرد و ...

یک روزنامه نگار جوان راهی برای بدست آوردن اخبار روز بعد پیدا می کند.اما این اتفاق مشکلات بیشتری در عوض ثروت برایش به همراه دارد و...

یک منشی زیبا در تلاش است زنی فراری را که می تواند ثابت کند رئیسش زن مغرورش را به قتل نرسانده پیدا کند...

خبرنگاری بنام اسمیت بطور تصادفی مارسیا وارن را به یک ماجرایی که به خرابکاری نازی ها مرتبط میشود وارد میکند ...