یک زن در حال فرار خانواده ای پیدا میکند که پسرشان بتازگی مرده و به آنها میگوید که همسر پسر آنها بوده است .

"کانی دویل" 18 ساله و حامله میباشد. زمانی که نامزدش او را پس می زند، به صورت تصادفی سوار قطاری می شود که آنجا با هیو وینتربورن و پاتریشا همسرش که او هم حامله میباشد، آشنا می شود، تا اینکه کانی به خانه آنها می رود و بردار هیو را می بیند و عاشقش می شود و...

"مارتا" سی ساله به همراه پدر خود در تعطیلات بسر می برند که پدرش دچار حمله قلبی می شود. او به خانه مادر خود بازگشته و از زنی بی ادب و ناسپاس مراقبت می کند. بعد از مدتی تحمل این وضعیت او پیشنهاد ازدواج مردی عجیب را می پذیرد و...

«لویی»، میلیونر صاحب مزارع تنباکو در جزیره ی رونیون، از طریق ستون همسریابی روزنامه، با دختری به نام «ژولی» آشنا میشود و حال منتظر ورود او با کشتی بخاری «میسی سیپی» است. اما بر خلاف انتظار او، دختر اصلاً شباهتی با عکسش ندارد، اما به هر حال با هم ازدواج می کنند و...

مادر "جولی کوهلر" از خودکشی او ممانعت می کند. او شهر را ترک می کند و تصمیم می گیرد پنج مرد که او را نمی شناسند پیدا کرده و به قتل برساند. اما هدف واقعی او چیست؟

عکاس خبرى ماجراجویى به نام « جفریز » ( استوارت ) که به دلیل شکستگى پایش خانه‏ نشین شده ، متوجه مى‏ شود که یکى از همسایه‏ ها ( بر ) همسرش را کشته است ، اما او نمى ‏تواند این ماجرا را به کسى بقبولاند ...

پسری نه ساله برای فرار از گرمای تابستان برای خوابیدن به سمت بخش خروج اضطراری ساختمان می رود اما در بین راه شاهد یک قتل می شود ولی کسی حرفش را باور نمیکند.

پس از یافتن آثار کفش در صحنه جنایت ، یک رقاص به جرم قتل محکوم می شود. همسرش از سرنخ های قاتل واقعی پیروی می کند...

پس از اینکه تریتون، ذهن‌پرداز صحنه ساختگی، به‌طور مرموزی به قدرت‌های فراطبیعی پیش‌شناخت دست می‌یابد، می‌ترسد و عمل خود را رها می‌کند تا در گمنامی زندگی کند.

وقتی "کرک بنت" متهم به قتل یک خواننده می شود، همسر او به همراه همسر سابق قربانی تلاش می کنند تا بیگناهی او را به اثبات برسانند...