در این برنامه یک زن مرموز ظهور و سقوط نیکودم "نیکوس" اسکوتارچاک، یکی از بزرگترین تبهکاران تاریخ لهستان را بازگو می کند.

یک قهرمان در سرزمین خاطره ها پنهان شده تا زمانش فرار برسد . در این مکان زمان از حرکت ایستاده و تمام عزیزانش زنده هستند .

روایت زندگی "لچ والسا" برنده جایزه صلح نوبل و بنیانگذار نهضت اتحاد و همبستگی ملی لهستان می باشد و بیانگر اتفاقاتی است که در دهه 1970 منجر به انقلابی مسالمت آمیز شد.

آن یک روزنامه نگار است و می خواهد در مورد روابط نامشروع دانش آموزان مقاله ای بنویسد، او با دو زن جوان و مستقل ملاقات می کند که وضعیت آنها خوب نیست …

در اواخر دهه 1950 در شهر کوچک لهستان، زنی سالخورده که با یک پزشک معتاد به کار ازدواج کرده بود، با مرد جوانی آشنا می شود که به او احساس جوانی دوباره می دهد.

داستانی درباره زنان که در زمان حال و در دهه 1950 ورشو اتفاق می افتد. شخصیت اصلی سابینا، زنی ساکت و خجالتی است که به تازگی سی ساله شده است. واضح است که او در زندگی خود فاقد یک مرد است. مادرش همه چیز را می داند و به هر قیمتی تلاش می کند...

"تانیا" در یک زندان بهوش آمده و هیچ چیز از دلیل بودنش در آنجا به یاد ندارد . او به سختی شکنجه می شود تا به جرمی که از آن حتی اطلاعی هم ندارد اعتراف کند و....

جوانی به شکلی اتفاقی و وحشیانه توسط راننده تاکسی ای به قتل می رسد. "پیوتر" که جدیداً مدرک وکالتش را دریافت نموده قبول می کند تا از "جاسک" دفاع کند در حالی که هیچ مدرکی دال بر بیگناهی وی وجود ندارد و در نهایت او محکوم به اعدام می شود و ...

مالگورتزاتا و پل در برلین غربی قرار ملاقاتی دارند تا مدتی را با هم بگذرانند قبل از اینکه او مجبور شود به ورشو برود و او نزد همسر و دخترش بازگردد. این دو با هم حرف می زنند، اختلاف می کنند، بحث می کنند، آرایش می کنند، دعوا می کنند و کمی بیشتر صحبت می کنند...