شوی کمدی تلویزیونی با حضور هنرمندان سریال " سی صخره "

"جاش" چهار ماه بعد از خودکشی نامزدش، تصمیم میگیرد بهمراه تعدادی از دوستانش جهت فراموش کردن خاطرات گذشته در یک مهمانی بزرگ شرکت کند...

داستان در مورد روزهای معمولی از زندگی مادر و دختری در یک شهر کوچک اطراف نیویورک است. ماجرای شاد بودنها و غمگین شدنها، نیازها و تلاشها، موفق شدنها و گاهی هم شکست خوردنها. مادر 32 ساله است و دختری 16 ساله دارد. کابوس او در زندگی این است که دخترش اشتباهات او را تکرار کند و تمامی توان خود را برای جلوگیری از این موضوع به کار میگیرد...

زمانی که کایل، یکی از تفنگداران دریایی ارتش آمریکا در جنگ افغانستان کشته می شود، سگ جنگی‌اش مکس، از استرس رنج می‌برد. این سگ تقریباً از لحاظ روحی و جسمی رو به نابودی بود که برادر کایل، یعنی جاستین او را زیر پر و بال خود می‌گیرد و نجاتش می‌دهد و...

بوید میچلر و خانواده اش باید کریسمس را با خانواده ی بیگانه و ناجور بوید سپری کنند. اما در ادامه بوید متوجه می شود که او همه ی هدیه ها ی پسرش را در خانه جا گذاشته است ، برای همین او به همراه پدرش به جاده می زنند تا قبل از طلوع خورشید هدایا را برداشته و برگردنند و …

یک پسر نوجوان در بخش بزرگسالان بیمارستان با فردی بنام بابی آشنا می شود، مردی که در این بخش بستری است و به زودی تبدیل به مربی و حامی او می شود. او در این بیمارستان و بخش بزرگسالان چیزهایی را یاد می گیرد که شاید در دنیای واقعی نمی توانست تجربه اش کند...

مخترع جوان که از کودکی دست به اختراعات عجیب غریب می زده و ناموفق بوده است، اینبار بر اساس احتیاج مردم شهر و هنگامیکه آنها فقط توانایی خرید غذاهای ارزان مانند ساردین را دارند، دستگاهی را اختراع می کند که آب را به غذا تبدیل می کند و تبدیل به یک قهرمان محلی می شود اما …

یک مرد معمولی با یک خانه سرکوبگر و زندگی حرفه ای و همچنین جبران مشکلاتی که برادر و خواهر آزاده اش در شهر ایجاد می کنند، دست و پنجه نرم می کند.

داستان واقعی پروفسور کالج و مخترع نیمه وقت "رابرت کرنگ" و مبارزه طولانی اش با کارخانه اتومبیل سازی برای پس گرفتن ایده و اختراع خود...

میلی دختری جوان و زیبا است ، که دو خواهر بزرگترش ازدواج کرده و زندگی خوبی دارند و مادر میلی نگران آینده اوست ، زیرا او تاکنون نتوانسته مرد مناسبی برای آینده اش پیدا کند ...