"لم" به شیکاگو میرود تا آنچه خانواده اش در زمین کشاوری خود در "مینسوتا" کاشتند را بفروشد.او آنجا با "کیت" پیشخدمت آشنا میشود.آنها عاشق میشوند و قبل از اینکه به مرزعه بازگردند ازدواج میکنند...

"ماری"، دختری روستایی، درست پس از شنیدن شایعاتی در مورد آغاز جنگ با "تام" آشنا می شود. "تام" به ارتش پیوسته و به اروپا می رود، جائی که زخمی شده و قابلیت راه رفتن را از دست می دهد. بار دیگر آنها با هم برخورد کرده و به شدت به یکدیگر علاقه مند می شوند...

یک زن فراری از دست قانون درست موقعی که در آستانه خوشبختی قرار میگیرد باید با گذشته اش روبرو شود ...

جنگ جهانى اول، پاریس. دخترى فقیر و پاک دامن، به نام « دیان » ( گینور )، به یک رفتگر ( فارل ) علاقه‏ مند مى‏ شود. رفتگر به خدمت در ارتش فراخوانده مى‏ شود و پس از چندى خبر کشته شدن او را به دختر مى‏ دهند. اما دختر این خبر را باور نمى‏ کند...

"هارولد لمب" می خواهد به کالج برود و از این امر بسیار هیجان زده است.او روشی مخصوص برای معرفی خود در نظر دارد که در یک فیلم مشاهده کرده است.اما با وارد شدن به دانشگاه او مورد هجوم تمسخرهای دیگران قرار می گیرد.اما با کمک تنها دوستش "پگی" او تلاش می کند به محبوبیت دست یابد...

روایت انجیلى: « حضرت موسى » ( رابرتس )، مردم بنى‏ اسراییل را به مبارزه علیه فرعون ( د روچ ) فرامى‏ خواند و مصر را ترک مى ‏کند. روایت معاصر: دو برادر ( دیکس و لاروک ) دو سیاق کاملا متفاوت را در زندگى پیش مى‏ گیرند...

پاریس در قرن پانزدهم، برادر اسقف اعظم با پادشاه کولی ها نقشه ایی برای شورش دهقانان میکشند. در همین زمان، یک مرد عجیب و غریب عاشق ملکه کولی ها می شود که ...