« تام پاورز » ( کاگنى ) آرام ‏آرام از سرقت‏ هاى کوچک و دزدى لباس به جنایت و قاچاق عمده‏ ى مشروبات الکلى روى مى ‏آورد. زندگى پرخشونتى را آغاز مى ‏کند و به گنگسترى بدل مى ‏شود که سرانجامى دردناک دارد.

یک کارگر و دختر یک شهردار برای به دست آوردن قلب مردانی که دوستشان دارند، وارد مراسم بالماسکه های مفصل می شوند.

خطاب رونالد در دبیرستان کتاب را می ستاید و ورزش را محکوم می کند. نامزدش مری رفتار او را محکوم می کند. او از ترس از دست دادن او به رقیب جف، تصمیم می گیرد به دانشگاه برود و توجه بیشتری به ورزش داشته باشد.

در زیرزمین‏ هاى اپراى پاریس، موسیقى ‏دان از ریخت افتاده‏ اى به نام « اریک » ( چینى ) زندگى مى ‏کند که به « کریستین » ( فیلبین )، یکى از خوانندگان ذخیره‏ ى اپرا، دل مى ‏بندد...

"جیمی شنون" در آستانه ورشکستگی قرار دارد ، اما وکیل پدربزرگش اعلام می کند ارثیه ای هفت میلیون دلاری ، برای او به جای گذاشته است. برای بدست آوردن پول ، او باید تا 7 عصر بیست و هفتمین تولدش ازدواج کند ...

« دزد بغداد» ( فربنکس ) خود را به داخل قصر خلیفه مى ‏رساند و دل به شاهزاده خانمى پرى‏ رو ( جانستن ) مى‏ بندد. اما خیلى زود گرفتار و محکوم به اعدام مى ‏شود. با این همه، شاهزاده خانم از مرگ نجاتش مى دهد. این جا « دزد بغداد »، در کنار بقیه ‏ى خواستگاران، درگیر ماجراهایى شگفت‏ انگیز مى ‏شود تا امکان وصال محبوبه‏ اش را پیدا کند.

یک فوپ به ظاهر احمق واقعاً زورو هوشیار شجاع است که به دنبال محافظت از مظلومان است.