یک مامور اف بی آی در نقش مددکار اجتماعی از طریق تکنولوژی جدیدی وارد ذهن یک قاتل سریالی که در کما است می شود تا محل اختفای آخرین قربانی را که او دزدیده است پیدا کند و ...

اکتبر سال 1962. یک هواپیمای جاسوسی امریکا در آسمان کوبا به پرواز در می آید و عکس هایی از محل استقرار موشک های دوربرد اتمی اتحاد شوروی در آن کشور می گیرد. به این ترتیب تعارض میان امریکا و شوروی بالا می گیرد و جهان در آستانه ی یک جنگ دیگر قرار می گیرد...

«هری» (لتو) و دوست صمیمی اش، «تایرون» (وینز)، معتادان فقیری هستند که در کانی آیلند نیویورک زندگی می کنند. «هری» رؤیای فروش نیم کیلو هرویین را در سر می پروراند تا با پول آن بتواند به اتفاق دوست معتاد دیگرش «ماریون» (کانلی)، بوتیک لباسی باز کند...

«تام بارتلت» ،‌ مردی است که عاشق دختری شده که ادعا می کند قدرت های جادویی دارد ...

واشینگتن. ̎داچ وان دن بروک̎ ، کارآگاه پلیسی است که همسرش در یک فروشگاه معتبر کار می‌کند و هنگام پروازی تجاری به میامی، هواپیمایش بلافاصله بعد از صعود، در یکی از ناگوارترین سانحه‌های هوائی شهر، سقوط می‌کند. ولب مدتی بعد، ̎داچ̎ پی می‌برد که همسرش در واقع به مأموریتی کاری نمی‌رفته. ̎کی چندلر̎ یک شخصیت سیاسی است که او نیز شوهرش را در این سانحه از دست داده است. ̎داچ̎ و ̎کی̎ متوجه می‌شوند که همسران‌شان در آن هواپیما بوده‌اند چون که رابطه‌ای با هم داشته‌اند...

روزنامه نگاری به نام «لی سایمن» (برانا) در تلاش است فیلم نامه ای را بنویسد و به فروش برساند. در همین حال او، پس از جدایی از همسرش، «رابین» (دیویس)، به دنبال رابطه های جدیدی نیز هست... که البته در هیچ کدام به آرام و قرار نمی رسد...

داستان فیلم به سال 1939 و درباره 4 شبکه رادیویی است که امواج هوایی آمریکا تسخیر کرده و طرفداران زیادی کسب کرده و یک گوینده شبانه رادیو بنام پنی هندرسون .

"تیت داناوان"، یک بیوشیمیست که در رابطه با زنان موفقیتی نداشته است، توسط دوستانش وادار می شود تا با زنی کولی به نام "مادام روث" دیدار کند.زن کولی به "تیت" معجون عشق شماره 8 را می دهد، معجونی که همه زنان را عاشق او می کند و...

یک نویسنده اپرا به سرش ضربه میخورد و بعنوان یکی از شخصیت های نمایش خود بیدار میشود ....

همه کاری که "نیل پیج" میخواهد رفتن به خانه برای جشن شکرگذاری است . پرواز او به خاطر آب و هوا کنسل میشود به همین دلیل تصمیم میگیرد از راه دیگر خود را به خانه برساند . اما بزرگترین بدشانسی او همراه شدنش با "دل گریفیت" است و...