نلی (کاترین دنو) پس از نامزدی با ویتوریو (لوئیجی وانوچی) متواری می شود . نلی ، از مارتین (ایس مونتاند) کمک می خواهد. بعداً ، یک سری اتفاقات در زندگی نلی رخ می دهد ، که مارتین را مجبور می کند هر بار به او کمک کند.

طی سرقت موفقیت آمیز بانکی در یک شهر ساحلی فرانسوی «مارک آلبوآ» (پوس)، یکی از سارقان، کارمندی را می کشد و خود به شدت مجروح می شود. رئیس گروه، «سیمونم (کرنا) که صاحب کاباره ای است، «آلبوآ» را در یک کلینیک در پاریس مخفی می کند. از طرف دیگر بازرس پلیس، «ادوار کولمان» (دلون) به پی گیری این سرقت علاقه مند می شود...

تولدو، 1929. «تریستانا» (دونوو) که بعد از مرگ مادرش تنها شده، قصد دارد با قیّم اشراف‌ زاده و در عین حال فقیرش، یعنی «دون لوپه» (ری) زندگی کند و ...

یک پری پیر به شاهزاده ای کمک می کند تا تغییر قیافه داده و از ازدواج با مردی که دوستش ندارد، فرار کند...

«لویی»، میلیونر صاحب مزارع تنباکو در جزیره ی رونیون، از طریق ستون همسریابی روزنامه، با دختری به نام «ژولی» آشنا میشود و حال منتظر ورود او با کشتی بخاری «میسی سیپی» است. اما بر خلاف انتظار او، دختر اصلاً شباهتی با عکسش ندارد، اما به هر حال با هم ازدواج می کنند و...

مردی متاهل برای امضای برگه های ترفیع وارد آپارتمان رئیسش می شود و در عوض یک مهمانی 200 نفری پیدا می کند.او در آن مهمانی با زنی آشنا میشود و عاشق او می شود - و متوجه می شود که او همسر رئیسش است.

داستانی بر اساس وقایع زندگی واقعی که منجر به مرگ غم انگیز شاهزاده رودولف اتریش و نامزدش بارونس ماری وتسرا شد.

»سورین« (دونوو)، زن جوانی است که به رغم علاقه به شوهرش »پی یر« (سورل)، بعدازظهرها در یک خانه ی بد نام کار می کند. تا این که یکی از مراجعان خانه، خلافکار جوانی به نام »مارسل« (کلمانتی)، به او دل می بندد...

“دلفین” و “سولان” دو خواهر میباشند که در روچفورت زندگی می کنند.”دلفین” مربی رقص است و “سولان” پیانو آموزش می دهد.”مکسین” شاعر و نقاش است.او خدمت نظامی اش را انجام می دهد.”سایمون” مالک فروشگاه موسیقی است و یک ماه پیش پاریس را ترک کرده تا به جائی که ده سال پیش عاشق شده است بازگردد.آنها در جستجوی عشق و یکدیگر هستند و…

یک زن جوان لال ، که در یک دهکده کوچک زندگی می کند ، در انتظار یک کودک است. شوهرش همزمان رمان می نویسد و از اهالی روستا به عنوان شخصیت خود استفاده می کند. در روند خلاقیت ، واقعیت و تخیل به طور مداوم در هم آمیخته می شوند.