جستجو حرفه ای

Insomnia

(2002) 1080p Blu-Ray
07 تیر 1399 : زمان آخرین بروزرسانی
7.2
IMDb
313,955 vote
0
Metacritic
0
Rotten Tomatoes
6.8
User
4 vote
به این فیلم امتیاز دهید
یک افسر پلیس کهنه کار به اسم ویل دورمر ( با بازی آل پاچینو ) ، برای تحقیق درباره قتل یک دختر نوجوان، به شهر کوچکی در آلاسکا فرستاده می شود.وی در زمانی به آلاسکا می رسد که 6 ماه از سال روز است و 24 ساعت هوا روشن است و او نمی تواند بخوابد و در حالیکه از بی خوابی عذاب می کشد وارد بازی روانی موش و گربه ای می شود که فرد مظنون ( با بازی رابین ویلیامز ) بعداز کشته شدن همکارش ترتیب می دهد . ( او همکارش را - با بازی مارتین دونوان - در زمانیکه با هم قاتل را در مه تعقیب می کنند تصادفی هدف میگیرد زیرا در مه او را با قاتل اشتباه گرفته است ) . بازی موش و گربه فینیچ خسته کننده بوده و تنها دلیل بر قاتل بودنش، این است که او نزد دورمر اعتراف کرده ولی سپس سعی می کند تا در سراسر باقی فیلم او را متقاعد کند که آن جنایت صرفا یک حادثه بوده، مانند شلیکی که دورمر به همکارش کرده است ...
مشاهده کامل
جهت ثبت نظر ابتدا وارد سایت شوید یا ثبت نام نمایید
هیچ نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را ثبت نمایید
دانلود مستقیم زیرنویس

نقد و بررسی فیلم به قلم

نشریه Washington Post


ویل، که نام خانوادگی‌اش دورمر است، به شدت خوابش می‌آید، اما نمی‌تواند بخوابد. نور خورشید هم بی‌امان بر آلاسکا می‌تابد. یک پلیس تیزبین محلی به نام الی بور، با بازی خوب سوانک، به ویل می‌گوید که اکنون فصل آفتاب نیمه‌شب است و هوا تاریک نخواهد شد و همواره نور آفتاب به شهر می‌تابد. حتی وقتی که ویل بی‌خواب می‌خواهد اتاقش در هتل را با نصب پرده از نفوذ نور حفظ کند، باز هم آفتاب بی‌رحمانه می‌تابد. در فیلمنامه‌ی «هیلاری سیتز»، که اقتباسی بی چفت و بست و ناامیدکننده از روی فیلمی نروژی با همین نام محصول سال 1997 است، خورشید استعاره‌ از خواستن و نتوانستن است، ویل می‌خواهد بخوابد، اما نمی‌تواند. ایده‌ای که در نگاه اول به شدت تهی و پوچ به‌نظر می‌رسد، چه برای فیلم، چه برای یک مخاطب. اما اینجا به آن شکل نیست. نولان به خوبی توانسته دست‌آوردهای «یادگاری» را با ویژگی‌های جدیدی ترکیب کند. با گذاشتن تله‌ای برای قاتل در یک ساحل مه‌آلود، ویل به اشتباه به هَپ شلیک می‌کند. آیا این یک تصادف است؟ ویل ترس را در چشمان هَپ قبل از مردنش می‌بیند. قاتل هم به همین شکل، قاتل هم از پناهگاهش این منظره را می‌بیند.

 

مثل والتر فینچ، یک رمان‌نویس که با مقتول روابط نزدیکی داشته، تا میانه‌های فیلم نقشی در داستان ندارد، ویلیامز هم از اواسط فیلم به فیلم وارد می‌شود، اما او ترس عجیبی را به نقشش تزریق می‌کند که واقعاً خارق‌العاده است. او به دنبال برقراری ارتباط با ویل است، ابتدا با تلفن، بعد با ملاقات در یک کشتی، والتر با لحنی آرام صحبت می‌کند: “آدم‌کشی تو رو عوض کرده ویل، اون مثه هوشیاریه”. نولان یک تعقیب و گریز هیجان‌آور بین مظنون و ویل در میان الوارهای معلق روی آب را ترتیب داده است، اما این واکاوی روان‌شناختی ویل توسط والتر است که فیلم را تبدیل به یکی از بهترین‌های سال می‌کند. همانطور که ویل ششمین روز را بدون خوابیدن پشت سر می‌گذارد، پاچینو بیشتر از هر زمان دیگری تکیده و خسته به نظر می‌رسد، و به ما اجازه می‌دهد این تحلیل و انزوای آرام آن پلیس تیزهوش را ببینیم. این یک نقش‌آفرینی فوق‌العاده است که شما را خشنود می‌سازد.



منبع : اختصاصی نقد فارسی

مترجم: امیرحسین اسلامی‌نژاد

Awards
Insomnia