داستان عشق بین یک بازیگر و یک کارگردان، با الهام از زندگی بازیگر فقید جنوب هند، سیلک اسمیتا.

مینی مشتاق ازدواج با خواستگار ثروتمندی نیست که برای او انتخاب شده است، بنابراین آدم ربایی خودش را انجام می دهد و با مردی که برای پدرش کار می کند فرار می کند.

یک نوجوان هندی-آمریکایی که با هویت فرهنگی خود دست و پنجه نرم می کند، با بهترین دوست سابق خود درگیر می شود و در این روند، ناخواسته موجودی شیطانی را آزاد می کند که با تغذیه از تنهایی او قوی تر می شود.

سفر یک پلیس صادق در حالی که سعی می کند از خانواده خود محافظت کند به بمبئی و خیابان های مملو از جنایت.

زمانی که تارا سینگ در جریان یک درگیری ناپدید می شود و گمان می رود در پاکستان دستگیر شده است، پسرش جیتی برای نجات او وارد هزارتوی می شود که هر دو باید به هر قیمتی از آن فرار کنند.

یک شاهزاده قرن شانزدهمی عاشق یک رقصنده درباری می شود و با پدر امپراتور خود می جنگد.

داستان پسر جوانی سوریا است که به بیماری نادری مبتلا به بی‌حساسیت مادرزادی نسبت به درد می‌شود، به این معنی که نمی‌تواند درد را احساس کند و به دنبال یادگیری هنرهای رزمی و شکار دزدان می‌شود.

کریشنا مهرا که یک عامل در آژانس جاسوسی هند معروف به R&AW است. او مأمور می شود تا خال فروش اسرار دفاعی هند را ردیابی کند، در حالی که تمام مدت با هویت دوگانه خود به عنوان یک جاسوس و یک عاشق دست و پنجه نرم می کند.

خانم شتی یک فمینیست است که در لندن زندگی می کند و می خواهد برای همیشه مجرد بماند. آقای پولیشتی از حیدرآباد در تلانگانا، هند، می خواهد در یک رابطه متعهدانه باشد. به نظر می رسد این دو در مراحل مختلفی از زندگی هستند اما به نوعی با هم همکاری می کنند...

یک زن جوان در حالی که سوار بر کشتی کروز سنگاپور به هند است، عاشق یک پسر خوش تیپ می شود. آنها برای ملاقات دوباره برنامه ریزی می کنند، اما سرنوشت ممکن است برنامه های دیگری داشته باشد ...