شان نام گوسفندی می باشد که با سایر گوسفندان در مزرعه ای زندگی می کند. گوسفندان ماجراهای جالب و خنده داری را به نمایش می گذارند و باعث خرابکاری های بسیاری می شوند و سپس سعی در درست کردن آن ها می کنند. در هر قسمت ماجرایی رخ می دهد و...

مردی که روی دست و زانو هایش نشسته است یک کفش در دست دارد و در تلاش است حشره ای را بکشد و چندین بار آن حشره را تعقیب می کند تا اینکه ...

آبهای گرم اقیانوس آرام در منطقه هاوایی موجودی اسرار آمیز را در دل خود پنهان کرده، دانشمندان در تلاش هستند تا به اسرار زندگی نهنگ های کوهان دار پی ببرند. این نهنگها از هوش بسیار بالایی برخودار هستند و حتی زبان ارتباطی پیشرفته ای دارند.

مستندی سورئال که منطقه ای به نام "لاس هوردس"، که در بخشی دور افتاده در اسپانیا قرار دارد را به تصویر می کشد. در این منطقه تمدن و پیشرفت با سرعت بسیار کمی پیش می رود و مردم بومی بدون داشتن ابتدایی ترین امکانات به زندگی خود ادامه می دهند ...

«صدای بشریت» داستان زنیدر ناپلِ ایتالیا در سال 1950 را به تصویر میکشد که آخرین مکالمه اش را با مردی که عاشقش است انجام میدهد، زیرا ...

دختری که در فروشگاه پارچه فروشی مشغول به کار است بیخیال زندگی دنیوی اش میشود و با الهام گرفتن از مشتری های فروشگاه که با آنها ملاقات میکند ، برای خود دنیایی فانتزی خلق میکند...

جوانی به نام امی با یک سر زرد رنگ غول پیکر،مجبور به تشکیل گروه 3 نفره از دانش آموزان برای جمع آوری آیتم های قدرتمند شناخته شده به عنوان شن گونگ وو میکند برای مبارزه با جک شیطانی کسی که خود نیز در این مسابقه شرکت دارد...

مستند سفر به ایستگاه فضایی میر یک سفر جذاب و بی نظیر به پایگاه روسیه در فضاست که توسط فضانوردان آمریکایی فیلم برداری شده است. این فیلم به بررسی فعالیت فضانوردان در کیهان نورد میر و زندگی آنها در دنیای بدون جاذبه فضا می پردازد.

تاجرى پاریسى ( گابریلو ) ، زن ( مارکن ) و دخترش ( باتاى ) را براى گردش به اطراف مارن در بیرون شهر مى ‏برد . زنان با مردان جوان محلى به وقت‏گذرانى مى ‏پردازند و با این که ابتدا هیچ چیز جدى به نظر نمى ‏رسد ، رابطه‏ ى دختر خانواده و یکى از جوانان ( دارنو ) به عشقى پایدار بدل مى ‏شود ...

دخترک کبریت فروش، بر اساس داستانی از هانس کریستین اندرسون، درباره دخترکی جوان و فقیر است که در آرزوی رسیدن به آرامش در زندگی اش است. در سرمای شدید دخترک با سوزاندن کبریت هایی که باید به فروش برسند، به امید گرم کردن خود است و با آتش گرفتن هر کبریت، در شعله های آتشین آن، عشق و محبت، غذاهای خوب و خانه ای گرم و راحت را تصور می کند…