وینسنت و نفلی به تازگی با هم نقل مکان کردند. آنها بهترین دوستان هستند و قسم خورده اند که دیگر عاشق نشوند. این تا زمانی است که وینسنت با جولی ملاقات می کند.

هایدی به بازار کریسمس هایدلبرگ می رود تا زیورآلات نقاشی شده با دست خود را بفروشد. در آنجا، او عاشق یک صنعتگر محلی می شود که به او کمک می کند تا با میراث گمشده اش ارتباط برقرار کند.

زن بی حوصله شوهرش را به خاطر یک جنایتکار کوچک بیکار ترک می کند.

یک درام اجتماعی غم انگیز در ژاپن پس از جنگ اتفاق می افتد و مربوط به زنی تنها است که تلاش می کند در توکیوی ویران شده هدف و ثبات پیدا کند.

این مجموعه گلچینی که در طول همه گیری همه گیر می گذرد، 10 داستان عاشقانه منحصر به فرد از اشتیاق و درد دل را دنبال می کند.

در سال 1943 برلین، همسر یک افسر نازی با یک زن یهودی آشنا می شود و رابطه پرشور خود را آغاز می کند.

پس از برنده شدن در یک مزرعه گل میخ به جای بدهی های قمار، دوک بردلی، کتابفروش، چشمش را به دختر قمارباز متوفی و نامزد میلیونر او می اندازد.

داستان یک مرد و یک زن که بیش از 30 سال در دوره دولت متخاصم ادامه دارد.

بهترین دوستان، نائومی و لیز، برای تعطیلات به خانه بازمی گردند و همزمان وارد مثلث عشقی می شوند که هر دو دوباره با دوست دبیرستانی خود، کریس سیلور، ارتباط برقرار می کنند.

جف و تیسا موری تصمیم گرفته‌اند زمانی که به تیسا شغل رویایی‌اش پیشنهاد می‌شود، خانواده‌شان را به زادگاهشان آتلانتا برگردانند. زمانی که مسائل خانوادگی، دوست پسر جدید مادر و معشوقه های سابق منتظرند، رویا به واقعیتی تاسف بار تبدیل می شود...