نیکل دختر 17 ساله یک خانواده ثروتمند است، و «کارلوس» پسری فقیر با آرزوهای بزرگ می باشد. سرنوشت این دو را سر راه هم قرار می دهد و طولی نمی کشد که آن ها عاشق هم می شوند…

"راس ریموند"، خواننده شماره یک آمریکا، ناپدید می شود و با اسم مستعار "تامی هالستید" به نیروی دریایی می پیوندد ...

داستان فیلم درباره یک خانواده حومه شهری می باشد، که در فضای خانه دارای مشکلات زیادی میباشند. "دینا" دختری پانزده ساله میباشد که رفتار مناسبی ندارد و خانواده فکر می کنند به خاطر تاثیر گرفتن از دوستش است که اینطوری شده است ...

سال‏هاى اشغال فرانسه ، جنگ جهانى دوم . « ورنر فون ابرناک » ( ورنون ) ، افسر روشنفکر آلمانى ، مقیم خانه‏ ى کشاورزى فرانسوى ( روبن ) مى‏ شود که هم‏راه برادرزاده‏ اش ( استفان ) زندگى مى ‏کند . افسر هر غروب نزد میزبانانش مى‏ آید و به تفصیل از افکار و احساساتش مى ‏گوید . اما آنان تمام مدت خاموش مى ‏مانند ...

دو آدم جذاب موافقت می کنند که طی تعطیلات، در کنار هم باشند تا به خانواده های خود کمک بکنند ...

دو فرد بازنشسته، یکی دریانورد ایرلندی میباشد و دیگری یک آرایشگر کوبایی مهربان و دوست داشتنی است. یک دوستی ناخوشایند را با هم شروع می کنند ...

فیلم در مورد گروهی از نوجوانان میباشد که به تازگی از دبیرستان فارغ التحصیل شده اند و هر کدامشان برای شب جشن فارغ التحصیلی برنامه ای متفاوت دارند...

وقتی فروشنده تنهای لوازم کشاورزی متوجه می شود چند هفته فرصت زندگی دارد، تصمیم می گیرد تمام پس انداز خود را برای آخرین سفر زندگی خود استفاده کند...

یک کارگردان فیلم های هالیوودی، گروهی از افراد را در روز ولنتاین در یک سالن سینمایی متروکه جمع می کند و با هرکدام در مورد عقاید خود درباره عشق و تنهایی، مصاحبه می کند ...

بازیگر آمریکایی، "باب هانتر"، برای خرید حقوق فیلمنامه مورد علاقه اش به پاریس سفر می کند و در این راه با همتای فرانسوی اش "فرنیدل" ملاقات می کند، ولی به نظر می رسد یک سازمان شیطانی به دلایلی اسرارآمیز او را هدف قرار داده است