شاهزاده آملیا از باندبری به سراسر آمریکا سفر می کند تا یک رمان عاشقانه با یک هنرمند را کشف کند، اما عاشق محافظش گریدی می شود...

یک موسس شرکت در عرصه‌ی تکنولوژی، یک وبلاگ‌نویس جوان پرشور را به عنوان آشپز شخصی خود استخدام می‌کند...

یک گانگستر کوچکتر به طرز ناخودآگاه سعی می کند از دختری که او را دوست دارد خواستگاری کند. آیا می تواند او را جلب کند و دنیای زیرین را پشت سر بگذارد؟

بیلی پیچر نژادپرست است. دخترش با یک مرد سیاه‌پوست قرار ملاقات می‌گذارد و او را متقاعد می‌کند که در یک کلیسای آفریقایی شرکت کند تا فرهنگ شریک زندگی‌اش را بپذیرد. او صبح روز بعد به طور معجزه آسایی در بدن یک سیاه پوست از خواب بیدار می شود...

روایت وسواس، مالکیت و رویای یک دختر برای تبدیل شدن به بزرگترین رقصنده در جهان.

پل نویسنده موفق و امیلیا صداپیشه محبوب همیشه از نظر دوستان زوج رویایی مطلق بودند: هماهنگ، شاد، موفق، با سه فرزند جذاب به نام های بو، ماری و فه. اما اکنون، در اواخر دهه 40 زندگی، رابطه آنها با یک بحران تهدید می شود.

سیرانو دوبرژراک، واژه‌ساز، بیش از حد خودآگاه است که نمی‌تواند خود رکسانا را جلب کند...

احساسات نشاط آور گابریل و جولیا توسط یک دانشجوی توطئه گر و سیاست دانشگاهی تهدید می شود. آیا وقتی گابریل با مدیریت دانشگاه مواجه می شود، تسلیم سرنوشت دانته می شود؟

آدام ( جوزف گوردن – لویت ) جوانی 27 ساله است که شغلش نویسندگی یک برنامه در رادیو سیاتل می باشد. وی از جمله نویسندگانی است که همواره به کار خود بسیار بها داده و سعی می کند تا بهترین ها را برای شنوندگانش بنویسد. اما آدام به تازگی دردهایی زجر آور در بدنش احساس می کند که آرامش را از او سلب کرده است. وی برای رفع این دردها، به دکتر مراجعه می کند اما در کمال ناباوری دکتر به او می گوید که وی مبتلا به سرطانی کمیاب شده است. آدام بعد از شنیدن این خبر با اتفاقات تازه ایی در زندگی اش روبرو می شود که قبلاً برایش چندان اهمیت نداشته و…