ایرینا برای عروسی برادرش به زادگاهش برمی گردد. او چند سالیست که از خانواده روستایی خود فاصله گرفته و خود را به عنوان نویسنده در کپنهاگ تثبیت کرده است.

والتر بلک صاحب یک شرکت عروسک سازی است که زندگی خوبی دارد.اما به دلایلی نامعلوم به مرور دچار یک افسردگی شدید می شود به طوری که از خانه نیز گریزان می شود و پس از مدتی سرگردانی به خودکشی دست میزند اما ناموفق می ماند و هنگامی که به هوش می آید یک عروسک سگ آبی را پیدا می کند که تبدیل به تنها همدمش میشود ...

داستانی از نگاه یک کودک درباره زندگی در خشکسالی.

نیک یک کارمند ساده است که به تازگی به الکل معتاد شده و در نتیجه از کار اخراج و تمام پس اندازش را نیز خرج کرده است. همسرش سامانتا که از دست او عصبانی است او را از خانه بیرون می کند و حالا نیک در چمن جلوی خانه اش زندگی می کند و سعی می کند تا به هر شکل ممکن دوباره خودش را باز بیابد و به زندگی عادی برگردد ضمن اینکه این مرد بی پول سعی می کند در همان حیاط خانه به شکلی به فروشندگی هر چیزی که دم دستش است بپردازد تا پولی جمع آوری کند.

یک سرباز آموزش دیده از بدو تولد منسوخ شده و در یک سیاره زباله ریخته می شود جایی که او با اکراه توسط جامعه مسافربرهای بی دفاع و گیر افتاده جذب می شود...

یک آهنگساز عاشق یک پیشخدمت می شود. خدمتکار به همسر او حسودی می کند. وقتی آهنگساز او را سرزنش می کند، او درخواست می کند هر دو برای عشقشان بمیرند و...

یک وکیل خودخواه که بخاطر رانندگی در حال مستی به خدمات اجتماعی محکوم میشود، باید یک تیم هاکی جوانان نه چندان حرفه ای را مربیگری کند...

در دهه ی 1950 تهیه کنندگان برنامه ی پرطرفدار پرسش و پاسخ، برای جلب تماشاگر بیش تر، سئوال و جواب ها را از پیش در اختیار فرد برنده ی مورد نظر خود می گذارند...

"ریچی" در سن هفت سالگی ، به پدر خود شلیک کرده و فرار می کند. بعد از این اتفاق، مستندی به بررسی چگونگی وقوع این حادثه می پردازد و...

داستان یک زندانی به نام دن که تازه از زندان ملبورن آزاد شده و مجددا با عشق زندگی خود، لیان، ملاقات می کند.