"جسی استون" که مجبور به بازنشستگی شده ،بعد از کشته شدن کلانتر در خودروی خود دوباره سر کارش بر می گردد. افسران دیگری که او با آنها کار کرده اداره پلیس را ترک کرده و او را تنها گذاشته اند...

دکتر تمپرانس برانان (Dr. Temperance Brennan) فردی باهوش اما تنها ، انسان شناسی که به درخواست مامور FBI ، سلی بوس (Seely Booth) برای کمک به شناسای جسدی که بعد از سالها کشف شده ، به همراه گروه متخصص خود وارد مسائل جنائی می شود و این شروعی بر همکاری مجدد دکتر برانان و مامور بوس بعد از سالها می باشد. بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و شخصیت پردازی سریال به زیباترین وجه ممکن صورت گرفته .....سریال "Bones" با آماری نزدیک به 10 میلیون بیننده یکی از پرطرفدار ترین سریال های در حال پخش می باشد. در کنار هیجان و رمز و راز سریال بخش روانشناسی هم در سریال هست که به جذابیت سریال افزده است.

مردی تلاش می کند برای ازدواج با دوست دخترش پول بدست اورد. او کاری پیدا می کند اما متوجه می شود باید زنی را به قتل برساند و...

یک تیم از پلیسهای دست و پا چلفتی رنو بعد از حمله ای تروریستی که گردهمایی سالانه پلیسها در ساحل میامی را به هم میریزد ، برای درست کردن شرایط وارد عمل می شوند و...

داستانی واقعی و به صورت انیمیشن که ترکیبی از آرشیو حوادث مربوط به 1 اوت سال 1996 می باشد، سالی که در آن یک فرد مسلح به یکی از دانشگاه های ایالت تگزاس وارد شد و در بخشی به نام "برج ساعت" باعث قتل 16 بی گناه شد ...

دو دوست میخوان با گروگان گرفتن دختر رییسشون پولدار بشن ولی برنامه شون خوب پیش نمیره و در این بین سعی دارن دوستی خودشون رو حفظ کنند

مردی به دیدار یک زن خبرنگار رفته و ادعا می کند آدمربای معروفی که همه به دنبالش می گردد میباشد. او قول می دهد اگر زن به داستانش گوش دهد خود را تسلیم مقامات کند و...

یک قفل ساز جوان مجبور می شود خانه و خانواده خودش را ترک کند و به نیروی پلیس بوینس آیرس بپیوندد...

یک کارگاه به نام “هیساشی” از کارش خسته شده ، زندگی او به طور کامل عوض شده است و سعی میکند به هدف جدیدی در زندگی اش برسد که …

«بتی سایزمور» (زلوگر) در رستوران کوچکی در یکی از شهرک های کانزاس پیشخدمت میباشد. او برای فرار از زندگی پیش پاافتاده اش، هر روز به دنیای یک مجموعه ی تلویزیونی و قهرمان اصلی محبوبش، دکتر دیوید راول، پناه می برد. وقتی شوهرش در یک معامله ی مواد مخدر به قتل می رسد، بتی ، به لس آنجلس فرار میکند . او که به خود قبولانده پرستار است، سرانجام در شهر فرشته ها با دکتر رؤیاهایش ملاقات می کند.