«سی دی بیلز» (مارتین)، رئیس آتش نشانی شهر کوچکی در واشینگتن با ستاره شناسی به نام «راکسان کووالسکی» (هانا) آشنا و دلباخته اش می شود، اما می داند که به خاطر چهره اش هیچ امیدی به پیشرفت در این رابطه نیست. در این جا توجه «راکسان» به «کریس» (روسوویچ)، جوانی خجالتی در گروه «سی دی» جلب می شود. «کریس» نیز که از «راکسان» خوشش آمده از «سی دی» برای نوشتن نامه به «راکسان» کمک می گیرد.

والتر بلک صاحب یک شرکت عروسک سازی است که زندگی خوبی دارد.اما به دلایلی نامعلوم به مرور دچار یک افسردگی شدید می شود به طوری که از خانه نیز گریزان می شود و پس از مدتی سرگردانی به خودکشی دست میزند اما ناموفق می ماند و هنگامی که به هوش می آید یک عروسک سگ آبی را پیدا می کند که تبدیل به تنها همدمش میشود ...

داستانی از نگاه یک کودک درباره زندگی در خشکسالی.

مردی که یک قاطر سخنگو دارد در یک روزنامه شغلی پیدا می کند و هر دو در یک دادگاه قتل قاطی می شوند.

فرانسیس قاطر سخنگو در حالی که او در وست پوینت در حال گذراندن دوره آموزشی اولیه است صاحبش را دچار مشکل می کند و از آن خلاص می کند.

گروهی از دوستان ایتالیایی در حال آماده شدن برای امتحانات نهایی خود هستند.

داستان گروهی که برای به دست آوردن شهرت، ثروت و هر چیزی که همیشه آرزوی آن را داشته اند، به ماجراجویی می پردازند.

پیتر استرلینگ (به همراه دوست قدیمی اش قاطر سخنگو) به وظیفه فعال فراخوانده می شود...در WACs!

نیک یک کارمند ساده است که به تازگی به الکل معتاد شده و در نتیجه از کار اخراج و تمام پس اندازش را نیز خرج کرده است. همسرش سامانتا که از دست او عصبانی است او را از خانه بیرون می کند و حالا نیک در چمن جلوی خانه اش زندگی می کند و سعی می کند تا به هر شکل ممکن دوباره خودش را باز بیابد و به زندگی عادی برگردد ضمن اینکه این مرد بی پول سعی می کند در همان حیاط خانه به شکلی به فروشندگی هر چیزی که دم دستش است بپردازد تا پولی جمع آوری کند.

پپرمینت پتی برای مسابقه اسکیت بازی تمرین می کند.