درست بیرون آپارتمانش، آنا دینا را می یابد، زن جوانی ، مرموز و گیج. آنا دینا را به داخل دعوت می کند و با چند نفر تماس می گیرد تا بتوانند او را ملاقات کنند. پاملا و ریموندو، قاچاقچیان انسان، برای مذاکره بر سر خرید دینا حاضر می شوند، او ادعا می کند که از آینده می آید و در واقع در ماموریتی است تا بررسی کند تا سال 2015 تا چه حد شیطان انسانی در مکزیک رشد کرده است. زن جوان. باعث ایجاد اختلاف لاینحل بین قاچاقچیان می شود که در نهایت کشته می شوند.

گروهی از دانشجویان نجوم پس از یافتن یک بیگانه مجروح که توسط گروهی از موجودات تشنه به خون هدف قرار می گیرد، بیشتر از آنچه که چانه می زنند، به دست می آورند...

آندرس برای عبور از ایالات متحده به مرز مکزیک می رسد. در بین هر تلاش، او متوجه می‌شود که تیجوانا یک شهر آشفته است...

دو راهزن یک گورخر را با یک اسب آمریکایی اشتباه می گیرند در حالی که می خواهند خود را با نیروهای آلوارو اوبرگون هماهنگ کنند...

اثرات حملات تروریستی 11 سپتامبر از دیدگاه های مختلف در سراسر جهان بیان می شود...

پس از مرگ پدر روبن و دزدیده شدن ماسک ارزشمندش، روبن با حمایت محافظش تونی، تنها بیست و چهار ساعت فرصت دارد تا آن را پس بگیرد و به میراث خانواده اش دست یابد.

زنی به یکی از همکارهایش علاقه دارد و مراسمی را انجام می دهد تا او را عاشق خود کند، اما وقتی او با نیروهایی که هیچ کس نمی تواند کنترلش را کنترل کند، اوضاع کمی از کنترل خارج شد.

آماندا متوجه می شود که شوهر رابطه نامشروع دارد. او به جای اینکه با او روبرو شود، با معشوق شوهرش متحد می شود تا بفهمد چه اشتباهی رخ داده و او را پس بگیرد.

داستان فردی به نام برایان رودریگز که وارث بی گناه خانواده ی جنایتکار سینالوآ می باشد که برای گسترش تجارت به مکزیکوسیتی فرستاده می شود و در آنجا با کلودیا ملاقات می کند.

اریک روزنامه نگاری است که پس از تهدید، انتشار را متوقف می کند. نیکلاسا او را متقاعد می کند که در مورد گروهی از مردم که زمین ها و منابع خود را از دست داده اند تحقیق کند. اریک سپس به جستجوی عدالت می پردازد که او را به یک نهاد اسطوره ای سوق می دهد