دهه 80، در کشور انگلستان پسر جوانی به نام ویل پرادروف در میان گروهی مذهبی که دور از اجتماع زندگی میکنند بزرگ میشود. در این گروه تلویزیون و موسیقی شدیدا ممنوع است اما هنگامی که ویل برای اولین بار فیلمی به نام «رامبو : اولین خون» را میبیند، افکارش کاملا دگرگون میشود و تصمیم میگیرد به همراه یکی از اشرار مدرسه به نام لی کارتر به ارتش ملحق شود تا حماسه رزمی خود را بسازد.

فیلم درباره فساد در همه طبقه های اجتماع است. نوزادی از زنی باکره به دنیا می آید. به همین دلیل هیجاناتی از مداخله الهی در این تولد ایجاد می شود و...

"آنا" به همراه همسرش "آنتونیو" به منطقه ای که سال ها قبل در آنجا کار می کرده سفر می کنند. پس از تجدید دیدار با دوستان قدیمی او متوجه تغییرات بسیاری شده و ...

داستانی درباره نیاز ما به عشق، پریشانیمان، عظمت و کوچکی و مهمتر از همه آسیب پذیری ما. داستان شخصیتهای زیادی دربر دارد، از جمله یک پدر و معشوقه اش، پسر کوچک او به همراه دوست دخترش...

فیلم درباره نسل بشر است، عظمت و فرومایگی او، خوشی و غم او، اعتماد به نفس و اضطراب های او و خواسته اش برای دوست داشتن و دوست داشته شدن ...

تاجرى پاریسى ( گابریلو ) ، زن ( مارکن ) و دخترش ( باتاى ) را براى گردش به اطراف مارن در بیرون شهر مى ‏برد . زنان با مردان جوان محلى به وقت‏گذرانى مى ‏پردازند و با این که ابتدا هیچ چیز جدى به نظر نمى ‏رسد ، رابطه‏ ى دختر خانواده و یکى از جوانان ( دارنو ) به عشقى پایدار بدل مى ‏شود ...

یکشنبه است و بارانی تیره بر تسالونیکا می بارد. «الکساندر» (گانتس)، نویسنده ای معروف، نامه ای از همسرش، «آنا» (رونو) پیدا می کند که در آن از روزی تابستانی در سی سال پیش یاد می کند. و بدین گونه است که «الکساندر» سوار بر زورق غریب خاطراتی می شوند که در آن گذشته و حال در هم گره خورده اند...

پاریس، پیش از جنگ جهانی اول ."جولز" و "جیم" عاشق "کاترین" می شوند.اما او با "جولز" ازدواج می کند.پس از جنگ،وقتی آنها با هم در آلمان ملاقات می کنند،او عاشق "جیم" می شود و...

نوجوانی (بریت رابرتسون) کنجکاو در زمینه علمی به همراه یک مخترع نابغه (جرج کلونی) قدم در ماموریتی خطرناک می گذارند، تا راز سرزمینی خفته را بیدار کنند، سرزمینی که در فضا و زمان نهفته و در خاطرات از آن بنام «سرزمین آینده» یاد می شود …

قهرمان سابق جنگ ، « ژولى‏ ین تاورنیه » ( رونه ) دل‏باخته ‏ى « فلورانس کارالا » ( مورو ) ، همسر رئیسش ، شده است . این دو تصمیم مى ‏گیرند که « ژولى ‏ین » ، « آقاى سیمون کارالا » ( وال ) را به قتل برساند تا با یک دیگر زندگى تازه ‏اى را آغاز کنند ...